مارک داگلاس به عنوان یکی از مهمترین افراد حوزه روانشناسی بازارهای مالی شناخته میشود. یکی از مهمترین اساسهای فعالیت در بازارهای مالی نحوه کنترل هیجانات ذهنی و روانشناسی معامله گری است.
مارک داگلاس در کتابهای خود تلاش کرده است تا بتواند ذهن معاملهگران را برای فعالیت و موفقیت در بازارهای مالی آماده کند. در این مطلب قصد داریم تا با زندگی نامه مارک داگلاس و فعالیتهای وی آشنا شویم. با ما همراه باشید.
زندگینامه مارک داگلاس
مارک داگلاس (Mark Douglas) مدیرعامل شرکت «Trading Behavior Dynamics» و نویسنده کتابهای «معاملهگری در ناحیهTrading in the Zone » و «معاملهگر منضبط (The Disciplined Trader) » است. هدف وی از نوشتن این کتابها، کمک به معاملهگران بازارهای مالی برای دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی معاملهگری جهت کسب موفقیتهای بیشتر در معاملات بود.
علاقه مارک داگلاس به معاملهگری از انتهای دهه 70 میلادی آغاز شد و این علاقه سبب شد تا موقعیت شغلی مناسب خود، در شرکت بیمه را رها کند.
وی از درآمد بسیار بالا و مزایایی که شرکت بیمه در اختیارش میگذاشت، (برای مثال هر ساله یک خودروی پورشه به او هدیه میشد) چشم پوشی کرد تا در حوزه معاملهگری و بازارهای مالی فعالیت کند. پس از استعفا از کار قبلی خود، مارک داگلاس شروع به یادگیری کرد و توانست به عنوان کارگزار شرکت مریل لینچ (Merrill Lynch) در هیات مدیره معاملات شیکاگو فعالیت کند.
پس از پیگیریهای وی برای کسب مجوز جهت فعالیت به عنوان کارگزار، تلاشهای مارک داگلاس نتیجه داد و مهمترین قسمت زندگی وی آغاز شد.
مارک داگلاس پس از چندین سال فعالیت در حرفهی کارگزاری و مشاهده فعالیت سایر کارگزاریهای فعال در بازارهای مالی، متوجه شد که بسیاری از کارگزارها هیچ گونه تصوری از جهت حرکت بازار در آینده ندارند و صرفاً تلاش میکنند تا نظر خود را تحمیل کنند. آنها به دنبال جذب مشتریهای بیشتر و ترغیب آنها به معامله و فعالیت در بازار بودند.
پس از مشاهده رفتار معامله گران و کارگزاران، سوالات بسیاری ذهن مارک داگلاس را به خود مشغول کرد تا آنجایی که به این نتیجه رسید پیش بینی جهت حرکت بازار، بسیار دشوارتر از آنچه که افراد در خصوص آن بحث میکنند.
همچنین متوجه شد بیشتر افراد صرفاً امیدوارند که بازار در جهت موردنظر آنها حرکت کند و هیچگونه پیشبینی از جهت بازار ندارند. این تفکر وی سبب شد تا مارک داگلاس با خود متعهد شود که قبل از معامله، در حین معامله و پس از خروج از معامله، اقدام به نوشتن تمام افکار و تحلیلهای خود کند. این نوشتهها، اولین جرقه برای نوشتن کتاب معاملهگر منضبط را در ذهن وی زد.
6 اصل اساسی در معاملات مارک داگلاس
1- «شکاف سود» را با موارد درست پر کنید
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهای خود اغلب به چیزی اشاره میکند که آن را «شکاف سود» مینامد. آنچه وی در مورد آن صحبت میکند اساساً تفاوت یا «شکاف» بین سود قابل انتظاری است که میتوانید با استفاده از روش معاملاتی خود و عملکرد خود به دست آورید.
معامله گران اغلب با امیدواری بسیار زیاد، یادگیری و استفاده از یک روش معاملاتی را آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی کسب کنند که بتوانند به آن اعتماد کنند و از معاملات خود نتایج مطلوبی بگیرند.
با این حال، این نتایج تنها در صورتی امکانپذیر است که شما یک روش مؤثر با نظم و انعطاف را دنبال کنید که اکثر مردم به سادگی از آن چشم پوشی کرده و در نتیجه، «شکاف سود» که مارک به آن اشاره میکند را تجربه میکنند.
نکته کلیدی که داگلاس در مورد این شکاف سود بیان میکند، این است که معامله گران معمولاً سعی میکنند خلأ معاملاتی خود را با کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازار، تغییر روشها، صرف وقت بیشتر در پشت رایانه خود، پر کنند.
با این حال، آنچه که آنها واقعاً باید یاد بگیرند بیشتر در مورد روانشناسی فردی خودشان و نحوه تعامل آنها با بازار است. اساساً آنها باید «مهارتهای ذهنی مناسب» را به دست آورند تا روش خود را آنطور که باید اجرا کنند و بیشترین سود را به دست آورند تا «شکاف سود» را پر کنند.
2- برنده شدن و یک تاجر برنده بودن دو چیز متفاوت هستند
هر کسی، حتی یک کودک 5 ساله، میتواند خود را در یک معامله پیروز ببیند. برای پیروز شدن در یک معامله هیچ نیازی به مهارت ندارید و میتوانید با کمک شانس یک معاملهی برنده داشته باشید. تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که پنل معاملاتی خود را باز کرده و چند دکمه را فشار دهید و اگر خوش شانس باشید، میتوانید در مدت زمان کوتاهی درآمد زیادی کسب کنید.
در نتیجه موارد فوق، طبیعی است که معاملهگری که هنوز مهارت معاملاتی کسب نکرده است، جهش حاصل از ذهنیت «پیروزی آسان است» را به دست آورد و گمان کند «تأمین هزینههای زندگی از این طریق خیلی سختتر نخواهد بود.» به همین ترتیب فعالیت بسیاری از معاملهگران آغاز میشود. نیازی به گفتن نیست که این افراد با همان سرعتی که ثروت خود را به دست آوردهاند، چه بسا با سرعتی بیشتر، آن را از دست میدهند.
یک معاملهگر برنده مهارتهای ذهنی برای درک و استفاده از این واقعیت را دارد که هر معاملهای که انجام میدهد، یک نتیجه کاملاً تصادفی دارد. به عبارت دیگر، آنها تا زمان پایان معامله نمیتوانند نتیجه آن را بدانند. معاملهگران برنده از این موضوع آگاه هستند. آنها میدانند که باید با این تفکر و دیدگاه در بازار معامله کنند و تمام وسوسهها و احساساتی را که در طی هر معاملهای ایجاد میشود، نادیده بگیرند.
آنها قادر به انجام این کار هستند چون نگاه خود را بر روی تصویر بزرگتر متمرکز میکنند. تصویر بزرگتر، این واقعیت است که اگر آنها روش خود را بدون وقفه و بارها و بارها در مدت زمان طولانی در معاملات اجرا کنند، به سود بالایی دست پیدا میکنند. بنابراین، دیگر یک معامله برنده را با اینکه یک تاجر برنده هستید اشتباه نکنید. این موضوع تلهای بسیار آسان برای گیر افتادن در آن است.
3- الگوهای تکنیکال قیمت بهگونهای طراحی نشدهاند که به ما بگویند «در آینده» چه اتفاقی خواهد افتاد
روشهای تحلیل تکنیکال از هر نوع، برای این نیستند که به ما بگویند بازار در حرکت بعدی چه خواهد کرد. همانطور که داگلاس میگوید، آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیت را در یک سری معاملات به نفع خود تغییر دهیم.
برخی از پیامدهای عمیق روانشناختی همراه با این واقعیت است. در نتیجه هر سیگنال خاصی، منحصر به فرد و تصادفی است. هیچ راهی برای دانستن حرکات بازار پیش از اینکه اتفاق بیفتند، وجود ندارد. به عبارت دیگر، ماهیت معاملات تصادفی است. داگلاس به توصیف چیزی میپردازد که درک آن ممکن است در ابتدا کمی دشوار باشد، اما اگر میخواهید در بازارهای مالی معاملات مداوم انجام دهید، درک این موضوع برای شما مهم است.
4- به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین
شاید نکته مشهور مارک داگلاس برای تغییر در ذهنیت معاملهگران این است که شما باید یاد بگیرید که در قالب احتمالات فکر کنید. ما کمی پیشتر در این خصوص بحث کردیم، اما بسیار مهم است که درک کنیم یک توزیع تصادفی برد و باخت در تمام معاملات وجود دارد.
معامله گرانی که فکر کردن به صورت احتمالی را میآموزند، برخلاف آن دسته از معاملهگرانی که یاد نگرفتهاند به صورت احتمالی فکر کنند، فشار روانی را تجربه نمیکنند؛ چرا که میدانند در تمام معاملات خود برنده نیستند.
یادگیری فکر کردن احتمالی سبب میشود انتظارات شما از معاملات آزاد شود، زیرا شما بر روی نتایج حاصل از کل معاملات متمرکز شدهاید، نه نتیجهی یک معاملهی خاص.
5- ذهن من باید آزاد باشد
برای انجام معاملات بدون ایجاد خطاهای ذهنی، باید از این تصور که «این معامله یک معامله برنده خواهد بود» آزاد باشید. یک معاملهگر معمولی انتظار دارد «این معامله» باید یک معاملهی برنده باشد.
اگر بخواهید پول ثابتی به دست آورید، نمیتوانید به این روش فکر کنید. هنگامی که انتظار دارید در هر معامله برنده شوید، از نظر عاطفی به آن وابسته میشوید. در حالی که این معامله به تنهایی مهم نیست، بلکه مجموعه معاملات و توانایی شما در نظم و انضباط نسبت به این مجموعه است قابل اهمیت است.
6- من باید طرز فکرم در مورد رفتار بازار را تغییر دهم؛ مثل یک حرفهای فکر کنم
یک معامله گر حرفهای با خود فکر نمیکند «آیا این معامله نتیجه میدهد؟» وقتی معاملات بالقوهای وجود دارد. زیرا آنها وجود مولفههای انسانی را که اساساً تصادفی است، درک میکنند (همانطور که در بالا بحث شد).
آنچه که وی درباره آن فکر میکند ریسک است: «تا کجا حاضر هستم اجازه دهم که این معامله بر خلاف من پیش رود؟ قبل از اینکه ببینم آیا معامله گران دیگری قصد ورود دارند؟» فکر کردن به نتیجه معامله و سودده بودن آن را متوقف کنید و به جای آن به فکر ریسک و جایی که از آن خارج میشوید، باشید.
معرفی بهترین کتابهای مارک داگلاس
مارک داگلاس با دو کتاب خود توانست شهرت بسیاری کسب کند و حتی یکی از کتابهای وی جوایز متعددی را دریافت کرد.
1-کتاب معاملهگری در ناحیه
بازار را با اعتماد به نفس، نظم و یک ذهنیت برنده رام کنید. (Trading in the Zone: Master the Market with Confidence, Discipline, and a Winning Attitude)
مارک داگلاس در این کتاب سعی کرده است تا دلایل اساسی عدم انسجام در معاملات را کشف کند و به معامله گران کمک کند تا بر ذهنیتهای عمیق و اشتباهی که سبب زیان آنها میشود، غلبه کنند.
وی با استفاده از مهمترین قواعد معاملهگری سعی میکند تا واقعیتهای بازار را به خوانندگان کتاب نشان دهد و به آنها آموزش دهد تا مفهوم واقعی ریسک را درک کنند.
در ادامه مارک داگلاس میخواهد این ذهنیت که بازار کاملاً بر اساس احتمالات حرکت میکند واین حدس و گمانها هستند که بر بازار حاکماند را، به خوانندگان کتاب منتقل کند. پیش از ورود به بازار بورس، به شما توصیه میکنیم کتاب معامله گری در ناحیه را دانلود و مطالعه کنید.
2-کتاب معاملهگر منضبط (منظم)
ایجاد نگرش برنده (The Disciplined Trader: Developing Winning Attitudes)، یکی از اولین کتابهایی که به ماهیت روانشناختی چگونگی فکر بازرگانان موفق میپردازد. در این کار متفاوت داگلاس به این سؤال پاسخ میدهد: چرا اکثر معاملهگران نمیتوانند سهام و ثروت خود را به صورت پیوسته افزایش دهند و سپس آن را حفظ کنند؟
این کتاب خواننده را به نتیجهگیری عملی و منحصر به فرد میرساند که در خصوص تغییر هرگونه ذهنیت محدودکننده مفید است. معاملهگر از طریق کتاب اقدام به طی کردن یک مسیر به صورت گام به گام میکند.
کتاب معاملهگر منضبط برای افرادی که تازه وارد بازار میشوند یا معاملهگران باسابقهای که به نظر نمیرسد بتوانند سودآوری خود را از یک سقف معین بیشتر کنند، حیاتی است.
خواننده این کتاب متوجه خواهد شد که بازار، بر خلاف هر زمینه شغلی دیگر، بدون ساختار است. سه مرحله لازم برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق را یاد میگیرد و همچنین میآموزید که چگونه افکارتان، نحوه درک بازارها را مدیریت میکنند.
داگلاس به معامله گران کمک میکند تا از طریق یک رویکرد سیستماتیک برای ایجاد، القا و حفظ ذهنیت یک معامله گر موفق، ترس از باخت را خنثی کنند و به ذهنیت برنده دست یابند.