شاید اصطلاحاتی نظیر او ریسک پذیری بالایی دارد، من به اندازه تو ریسک پذیر نیستم، برای موفقیت لازم نیست حتماً ریسک پذیری بالا داشته باشی و نظیر اینها را زیاد شنیده باشید. امروزه واژه ریسکپذیری (Risk-Taking) در بسیاری از مکالمات به کار برده میشود. اما منظور از ریسکپذیری چیست؟ چه کسانی واقعا مهارت ریسکپذیری را دارند؟ در این مقاله بهطور کامل به مبحث ریسکپذیری میپردازیم.
ریسک (Risk) چیست؟
در بیمه، ریسک به معنای عدم اطمینان از وقوع خسارت و غیرقابل پیشبینی بودن وقوع پیشآمدها است. در ادبیات مالی، ریسک را میتوان به صورت رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً به صورت تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میباشد، تعریف کرد. در واقع در مفهوم مالی به اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده واقعی یک سرمایهگذاری، ریسک گفته میشود.
انواع ریسک
ریسک انواع مختلفی دارد و برای هر کدام باید اقدامات متفاوتی انجام دهید. طبق نظریه نوین، ریسک به 2 نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشود.
ریسک سیستماتیک
این ریسک غیر قابل اجتناب بوده و سرمایهگذار هیچ نقشی در کنترل آن ندارد. ریسک سیستماتیک مربوط به صنعت خاص یا یک شرکت نیست و کل بازار را در بر میگیرد. تقریبا تمامی اوراق بهادار تا حدی از این ریسک برخوردار هستند. مواردی نظیر نرخ تورم، تنشهای سیاسی، سیاستهای اقتصادی را میتوان جزعی از این نوع ریسک دانست.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک قابل اجتناب است و سرمایهگذار میتواند آن را حذف یا کنترل کند. یکی از راههای کنترل این نوع ریسک، تنوع بخشیدن به پرتفوی سرمایهگذاری است. هرچه پرتفوی سرمایهگذاری شما متنوعتر باشد، ریسک غیر سیستماتیک آن کمتر میباشد.
چگونه ریسکپذیر حرفهای باشیم؟
برای اینکه بتوانید یک ریسکپذیر حرفهای باشید، به 3 نکته زیر توجه داشته باشید:
- معامله با ناشناختهها سروکار دارد.
درک کردن معنای این جمله بسیار مهم است. اگرچه ممکن است سیستمی داشته باشید که بر اساس نتایج قبلی به آن اعتماد دارید، اما هر استراتژی یا هر معاملهای در هر زمانی ممکن است شکست بخورد. بعد از اینکه بر اساس معیارهای خود وارد معامله شدید، دیگر به حد سود رسیدن قیمت یا اینکه به حد ضررتان برخورد کند، تحت کنترل شما نیست. معاملهگران اغلب در معاملات خود، معتقدند که اگر نقطه ورود امیدوارکننده باشد، باید برنده شوند و به سود برسند. این تفکر خطرناک و اشتباه است. شما هرگز نمی توانید پیشبینی کنید که آیا معامله شما برنده یا بازنده خواهد بود. به هر حال چرا باید وارد معاملات بازنده شوید!؟ به عنوان یک معاملهگر باید نسبت به نتیجه معامله خود بی تفاوت باشید. اگر همه موارد را به درستی انجام داده باشید، نباید به اینکه سود یا زیان میکنید اهمیت بدهید.
نکته 1: درک کنید که نمیتوانید نتیجه یک معامله را کنترل یا پیشبینی کنید یا از زیان معاملات جلوگیری کنید. معاملهگر بودن به این معنی است که هر روز با ناشناختهها سر و کار دارید.
2. زمانی که نرخ پیروزی (Win Rate) شما بالاست بیشتر ریسک کنید.
زمانیکه افراد شانس بیشتری برای سودآوری در یک معامله را دارند، مایل هستند تا ریسک بیشتری را برای آن بپذیرند. به نظر شما منطقی نیست زمانیکه نرخ پیروزی شما 75% است؛ بیشتر از زمانی که نرخ پیروزی استراتژی معاملاتی شما 50% است، ریسک کنید؟ نرخ پیروزی کمتر به این معنی است که احتمال معاملات ناموفق بیشتر خواهد بود. با این حال، نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) (R/R) نیز باید منطقی باشد و اگر روند افزایشی سودهای یک معامله محدود شود، معامله توجیه ندارد؛ چه رسد به افزایش حجم.
نکته 2: خودسرانه ریسک ثابت 2% را در هر معامله تعیین نکنید. این یک افسانه است که ریسک 2٪ در هر معامله راه حل مناسبی است. باید ارتباط بینWin Rate، حجم معامله و تأثیرات آن بر موجودی حساب خود را هم در نظر بگیرید.
3. احساسات خود را کنترل کنید.
اگر هدف شما از معاملهگری کسب درآمد است باید جدیت لازم را در آن داشتهباشید. معامله خوب باید تکراری، کسلکننده و خستهکننده باشد. شاید بگویید اینگونه معاملهکردن جذاب نیست. اما منظور این است که اگر هنگام انجام معاملات خود هیجانزده می شوید. یعنی برای کسب سود خود شادی میکنید یا به خاطر ضررهای خود گریه میکنید، شما یک معاملهگر حرفهای نیستید، بلکه یک قمارباز هستید.
در واقع معاملهگری، فعالیتی است برای مقابله با احتمالات که ترکیب صحیح نسبت ریسک به پاداش و Win Rate به شما برتری میدهد و احتمال سودآوری شما را بالاتر میبرد. تنها کار شما این است که مطمئن شوید معاملات خود را کاملا طبق برنامه خود انجام میدهید و از نظر عاطفی تحت تاثیر قرار نمیگیرید. این شرح شغل یک تریدر است.
نکته3: اگر به دنبال هیجان و سرگرمی هستید، معامله جای آن نیست. یک معاملهگر، منطقی و بیاحساس است و کارهای مشابه را بارها و بارها انجام میدهد.
درجات ریسک پذیری
افراد از نظر ریسکپذیری به 3 دسته افراد ریسکپذیر، ریسکگریز و افراد با درجه ریسکپذیری متوسط تقسیم میشوند.
افراد ریسک پذیر
افرادی نظیر کارآفرینان از درجه ریسکپذیری بالایی برخوردار هستند و طبیعتا بازده مورد انتظارشان نیز بالا است. همچنین برای افراد ریسک پذیری که سعی میکنند همیشه خود را به چالش بکشند، سرمایهگذاری در بورس میتواند جالب باشد. البته از بین این افراد باز هم درجات ریسکپذیر بودنشان با توجه به شرایطی که دارند نیز میتواند متفاوت باشد. میتوان این چنین بیان کرد که فرد ریسکپذیر، کسی است که یک سرمایهگذاری با بازده مورد انتظار پایینتر و سطح ریسک بالاتر را به یک سرمایهگذاری بدون ریسک با بازده بالاتر ترجیح میدهد.
افراد ریسک گریز
اینگونه افراد معمولا خود را به خطر نمیاندازند و سعی بر انجام کارهایی دارند که برای آنها مخاطراتی را به همراه نداشته باشد و در واقع ریسکی آنها را تهدید نکند. علاوه بر این، بازدهی تضمین شده نیز برای آنها به همراه داشته باشد.
برای مثال این افراد پسانداز کردن در بانک را به سرمایهگذاری در بورس را ترجیح میدهند. همچنین خرید اوراق مشارکت، اوراق خزانه و ... میتواند گزینههای خوبی برای این افراد باشد.
افراد با درجه ریسک پذیری متوسط
این افراد نسبت به ریسک خنثی عمل میکنند. در واقع ریسک مواردی که میخواهند در آن سرمایهگذاری کنند برایشان مهم نیست و بدون توجه به میزان ریسک، موردی را انتخاب میکنند که بازدهی بیشتر داشته باشد.
مزایای ریسک پذیری
از مزایای ریسکپذیر بودن میتوان به این اشاره کرد که زمانیکه شما میدانید یک معامله win rate بیشتری دارد، حجم پول خود را در آن افزایش دهید و سود بیشتری کسب کنید یا بهوسیله ریسکپذیر بودن تجربیات جدیدی کسب کنید.
اما به خاطر داشته باشید که ریسک کردن بدون دانش و آگاهی کافی روی معاملات مانند افزایش حجم معامله در زمان نادرست میتواند سرمایه شما را به خطر بیاندازد. پس حواستان باشد کجا و برچه اساسی ریسک میکنید.
جمعبندی
همانطور که مطالعه کردید، ریسکپذیر بودن با توجه به افراد و سرمایهگذاریشان درجات مختلفی دارد. هر شخص میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری خود اقداماتی را در جهت کاهش یا افزایش آن انجام دهد. امیدواریم که این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد. برای آشنایی بیشتر با موضوعات بیشتر در این زمینه سایر مقالات آموزشی سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه نمایید.