برای کسب بهترین نتیجه در حوزههای گوناگون شغلی، باید بزرگترین افراد آن حوزه را شناخت و فعالیتهای آنها را بررسی کرد. این حوزه میتواند ورزشی مانند فوتبال باشد یا یک فعالیت پیچیده مانند سرمایه گذاری و فعالیت در بازارهای مالی. با شناخت برترین سرمایه گذاران در بازار اوراق بهادار و بررسی استراتژیهای آنها میتوان به دید بهتری از نحوه شروع و همچنین ادامه فعالیت در این بازارها دست یافت. بنجامین گراهام یکی از مشهورترین سرمایه گذاران تاریخ وال استریت و جهان میباشد که کتابهای او در سراسر جهان ترجمه شده و مورد استفاده قرار میگیرد. در این مطلب قصد داریم از کودکی تا بازنشستگی بنجامین گراهام و دستاورد های او را مرور و بررسی کنیم.
بنجامین گراهام کیست؟
بنجامین گراهام که به عنوان پدر سرمایه گذاری ارزشی شناخته میشود، سرمایه گذار، اقتصاددان و استاد دانشگاه آمریکایی بود. او در اواخر قرن نوزدهم در انگلستان متولد شد و در یک سالگی با پدر و مادرش به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند.
وی پدر خود را در 9 سالگی از دست داد و در فقر شدید بزرگ شد که این اتفاق، انگیزه او برای کسب درآمد بالا و تأمین هزینههای خانواده را چندین برابر کرد. گراهام همیشه دانشجویی درخشان و ممتاز بود، لیسانس خود را از دانشگاه کلمبیا گرفت و سپس در وال استریت به عنوان کارگر تابلوی قیمت سهام مشغول به کار شد.
او با سرعت از نردبان ترقی بالا رفت. پس از کسب درآمد بالا، شرکت سهامی خود را در 32 سالگی تشکیل داد و در 34 سالگی در دانشگاه کلمبیا شروع به تدریس کرد. ایدههای بنجامین گراهام در اقتصاد مدیریتی منجر به توسعه سرمایه گذاری در ابزارهای مختلف سرمایه گذاری، مانند صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوقهای تأمین مالی و شرکتهای هلدینگ شده است. او شاگردان زیادی داشت که مشهورترین آنها، وارن بافت است.
دوران کودکی و تحصیلی بنجامین گراهام چگونه گذشت؟
بنجامین گراهام با نام بنیامین گروسباوم در 9 مه 1894، در شهر لندن انگلیس و در یک خانواده یهودی متولد شد. والدین وی، ایزاک ام و دوروتی گروسباوم، هنگامی که او یک ساله بود به ایالات متحده مهاجرت کردند و سرانجام در نیویورک اقامت کردند، جایی که آیزاک تجارت واردات و صادرات خود را آغاز کرد.
در سال 1903 ایزاک گروسباوم درگذشت و همسرش را برای مراقبت از بنیامین نه ساله و دو خواهر و برادر کوچک ترش تنها گذاشت. در حالی که او پس از فوت همسرش همچنان میتوانست خانوادهاش را مدیریت کند، وحشت بانکی که در سال 1907 رخ داد، پسانداز او را صفر کرد و خانوادهاش را مجبور کرد که با موریس گراد، برادر دوروتی مهاجرت کنند.
بنجامین دانشآموز درخشان در مدرسه بود و با بورس تحصیلی وارد دانشگاه کلمبیا شد. در سال 1914 از دانشگاه فارغالتحصیل شد. در آن زمان او فقط 20 سال داشت و با برداشتن گامی جسورانه و غیر عادی آماده بود تا ثروت خود را بسازد. چند هفته قبل از فارغالتحصیلی، دانشگاه به او شروع تدریس در سه دانشکده مختلف را پیشنهاد داد: فلسفه یونان و لاتین، انگلیسی و ریاضیات. اگرچه این شغل به او امنیت مالی میداد اما او این پیشنهاد را رد کرد و به وال استریت پیوست.
اولین شغلهای بنجامین گراهام چه بوده است؟
در سال 1914 ، بنجامین گراهام کار خود را به عنوان پیام رسان در نیوبرگر، یک شرکت کارگزاری در وال استریت، آغاز کرد. در آن روزها این یک گام انقلابی تلقی میشد زیرا در آن زمان فارغالتحصیلان دانشگاه، معامله گری در بازار سهام را به عنوان گزینه شغلی در نظر نمیگرفتند.
در ابتدا کار اصلی او نوشتن قیمت ها روی تخته سیاه بود. اما با گذشت زمان، همانطور که با هوش طبیعی خود اعتماد مالکین را جلب میکرد، مسئولیتهای دیگری نیز به او سپرده می شد. خیلی زود او مسئول انجام تحقیقات مالی برای شرکت شد. بنجامین گراهام با سرعت فوقالعادهای پیشرفت کرد و در سال 1920 شریک شرکت نیوبرگر (Newburger) شد. او خیلی زود به درآمد سالانه 50.000 دلار رسید. در این زمان وی نام خانوادگی خود را متناسب با فضای وال استریت تغییر داد و به جای گروسباوم، بنجامین گراهام را انتخاب کرد.
تشکیل شرکت سهامی بنجامین گراهام
در سال 1926، بنجامین گراهام با جروم نیومن، یکی دیگر از معامله گران وال استریت، شرکت گراهام نیومن را تشکیل داد. در واقع این شرکت سهامی یک حرکت انقلابی بود، زیرا آنها تعدادی از استراتژیهای بنیادی را توسعه دادند که نه تنها از سرمایه گذاری مشتریان خود محافظت میکرد، بلکه آنها را قادر میساخت بازده 670 درصدی را طی یک دوره سرمایه گذاری ده ساله به دست آورند. از این طریق استراتژی های خاص خود، آن ها میتوانند بدون نیاز به نگه داشتن پولها به صورت نقدی، از منابع موجود به طور کامل استفاده کنند و در میزان بازدهی کسب شده، 40 درصد از صندوق های سرمایه گذاری موفق پیشی گیرند.
اوضاع بنجامین گراهام پس از سقوط بازار اوراق بهادار چگونه بود؟
موفقیت گراهام در احداث خط لوله شمال راهی دیگر به روی او گشود. در سال 1928 بنجامین گراهام به عنوان عضو هیئت علمی به دانشکده بازرگانی دانشگاه کلمبیا پیوست و تا سال 1955 این مقام را حفظ کرد. در سال 1929 ، با وقوع یک سقوط بزرگ در بازار سهام، شرکت سهامی گراهام نیومن قسمت بسیار زیادی از ارزش سهام خود را در "رکود بزرگ" از دست داد؛ اما آن ها همچنان موفق به حفظ شرکت از ورشکستگی شدند. سرانجام آنها داراییهای خود را مجدداً به دست آوردند و تا سال 1956 با سود متوسط سالانه 17٪ توانستند زیان خود را جبران کنند.
سقوط بازار سهام او را به فکر فرو برد، در نتیجه اولین کتاب وی با عنوان "تجزیه و تحلیل امنیت" در سال 1934 منتشر شد. این کتاب با همکاری دیوید دود، اولین کتابی بود که به طور منظم به مطالعه سرمایه گذاری پرداخت. در سال 1948 شرکت گراهام نیومن شرکت بیمه کارمندان دولت را خریداری کرد. برخلاف وجود کلمهی "دولت" در نام شرکت، این شرکت یک شرکت خصوصی بود. از آنجا که طبق قانون، صندوقهای سرمایه گذاری نمیتوانند یک شرکت بیمه داشته باشند، آن را به یک شرکت عمومی تبدیل کردند و سهام آن را بین سرمایه گذاران تقسیم کردند.
در سال 1949، گراهام بزرگترین کار خود را در کتابی به عنوان "سرمایه گذار هوشمند" منتشر کرد. همزمان او به فعالیت موفق خود در بازار سهام ادامه داد و سهامهایی را خریداری میکرد که قیمت آنها بسیار کمتر از ارزش تصفیه شرکتها بود و درنتیجه با حداقل ریسک، به کسب سود در بازار سهام ادامه میداد.
شاگردان سرشناس بنجامین گراهام کداماند؟
عملکرد بنجامین گراهام در بازار سهام توجه بسیاری از سرمایه گذاران جوان را به خود جلب کرد. یکی از آنها وارن ادوارد بافت بود. در سال 1949 ، وارن بافت که یک جوان نوزده ساله بود و علاقه بسیاری به سرمایه گذاری و بازار سهام داشت، در دانشگاه کلمبیا ثبت نام کرد تا فقط بتواند زیر نظر بنجامین گراهام تحصیل کند. پس از فارغالتحصیلی در سال 1951 ، بافت برای کار در شرکت گراهام به نزد بنجامین رفت و آرزو میکرد که بتواند در بازار سهام کار کند. او چنان احترام زیادی برای گراهام قائل بود که حاضر بود بدون حقوق برای او کار کند. گرچه گراهام اول او را دلسرد کرد اما بعداً از او استقبال کرد. وارن بافت در سال 1954 با حقوق سالانه 12000 دلار به استخدام شرکت گراهام نیومن درآمد و تا زمان بازنشستگی گراهام در سال 1956 میلادی، در آنجا مشغول به کار ماند. وارن بافت بعداً از گراهام به عنوان یک رئیس سختگیر اما سازگار یاد كرد. مشخص نیست که دقیقاً در چه زمانی، اما گراهام کلاسهایی را نیز در انستیتوی بورس اوراق بهادار نیویورک برگزار کرد، جایی که سرمایه گذار و مدیر صندوق آمریکایی، والتر جی شلوس، یکی از دانشجویان وی بود. درنهایت او نیز برای کار در شرکت گراهام نزد گراهام رفت و از او فوت و فن معامله گری بازار سهام را آموخت. گراهام همچنین تأثیر زیادی بر ایروینگ کان، دستیار تدریس وی در دانشکده بازرگانی در دانشگاه کلمبیا گذاشت. تعداد دیگری از سرمایه گذاران مشهور که خود را شاگردان گراهام میدانستند و از تکنیکهای ارزش گذاری وی برای سرمایه گذاری استفاده میکردند، میتوان به ویلیام جی روآن، ست کلارمن، بیل آکمن و چارلز براندز اشاره کرد.
سالهای پایانی عمر بنجامین گراهام چگونه سپری شد؟
در سال 1956 ، بنجامین گراهام همکاری خود را با شرکت نیومن پایان داد و از بازار سهام کناره گیری کرد. پس از آن به کالیفرنیا نقل مکان کرد و در دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس و همچنین در مدرسه مدیریت اندرسون، نیومکزیکو مشغول به تدریس شد. همزمان او خانه خود را در نیویورک داشت ولی مرتباً به فرانسه سفر میکرد. اگرچه او به شراکت خود اتمام داد، اما از علاقه او به بازار سهام کم نشد.
او بخش عمدهای از زندگی بازنشستگی خود را صرف استفاده از فرمولهای ساده کرد که به سرمایه گذاران با سرمایه متوسط کمک کند تا در بازار سهام سرمایه گذاری کنند. وی همچنین در مورد سیاستهای پولی به طور گسترده مطالبی مینوشت. با گذشت زمان از سهامداران متوسط ناامید شد زیرا آنها نتوانستند حقوق خود را به عنوان مالک واقعی شرکت مطالبه کنند. با این حال، او امیدی را در اعمال کنترل بر شرکتها دید، زیرا شرکتها را مجبور به عملکرد صحیح میکرد. در طی سالهای بعد، او همچنین کلاسهای یکشنبه را برای بچههایی که به هیچ کلیسا و معبدی تعلق ندارند، شروع کرد و در مورد مذهب به آنها گفت، و به طور کلیدر مورد این موضوع با آنها بحث و گفتگو میکرد. بچهها عاشق این کلاسها بودند.
کارهای بزرگ بنجامین گراهام چیست؟
اغلب سرمایه گذاران بنجامین گراهام را بیشتر به خاطر دو کتاب معروفش با نامهای "تجزیه و تحلیل امنیت" و "سرمایه گذار هوشمند" به خاطر میآورند. در حالی که در کتاب "تجزیه و تحلیل امنیت" ، او به وضوح بین سرمایه گذاری و حدس و گمان تمایز قائل میشد، در کتاب "سرمایه گذار هوشمند" او عمدتاً به توضیح و آموزش سرمایه گذاری ارزشی پرداخت.
وی همچنین به خاطر ابداع آنچه اکنون ما فرمول بنجامین گراهام مینامیم، مشهور است. این فرمول که در برای اولین بار در کتاب "سرمایه گذار هوشمند" منتشر شده است، به سرمایه گذاران کمک میکند تا به سرعت تشخیص دهند که سهام موردنظر آنها منطقی قیمت گذاری شده است یا خیر. دو ایدهی دیگر وی که از محبوبیت بالایی برخوردارند، "آقای مارکت" و "حاشیه ایمنی" بودند.
نقل قول های ارزشمند بنجامین گراهام در خصوص سرمایه گذاری
- سرمایه گذاری راجع به شکست دیگران در بازی (سرمایه گذاری) آن ها نیست، بلکه در خصوص کنترل احساسات فردی، در بازی خودتان است.
- سرمایه گذاری موفق یعنی مدیریت ریسک، نه نادیده گرفتن آن.
- بازار سهام پر از افرادی است که قیمت همه چیز را می دانند ولی ارزش هیچ چیز را نمی دانند.
- کسی که گذشته را به یاد نمی آورد (از آن درس نمی گیرد)، مجبور به تکرار آن است.
- یک سهام فقط یک نماد و یا یک تصویر الکترونیکی نیست، بلکه منافع مالکانه در یک تجارت واقعی است با یک ارزش نهفته در آن که به قیمت سهم بستگی ندارد.
- ماهیت مدیریت سرمایه گذاری، مدیریت ریسک است نه مدیریت بازده.