بازار بورس که یکی از جذابترین بازارهای مالی است، محل مناسبی برای سرمایهگذاری و کسب سود میباشد. از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن، به منظور کسب سود و جلوگیری از ضرر، استفاده میشود. بنابراین تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی میباشد. در تحلیل تکنیکال، با بررسی روند قیمت در گذشته، میتوان بازار آینده را پیشبینی کرد.
در این مقاله به معرفی یکی از تحلیلگران معروف "دکتر جان مورفی" میپردازیم و در پایان مقاله نیز میتوانید کتاب ایشان را دانلود کنید.
جان مورفی (John Murphy) کیست؟
جان مورفی یکی از تحلیلگران معروف بازار بورس است که دارای مدرک کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد مدیریت تجاری از دانشگاه فوردهام آمریکا است. او تجربیات 40 ساله خود در زمینه تحلیل تکنیکال را در کتابهای مختلفی منتشر کرده است که یکی از کتابهای پر فروش وی، کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. این کتاب به مدت 10 سال بین کتابهای پر فروش در حوزهی سرمایهگذاری در بازارهای بورس اوراق بهادار بوده و همچنین به زبانهای مختلفی نیز ترجمه شده که همین موضوع نشاندهنده اعتبار این کتاب در کشورهای مختلف است.
بر اساس نظریه جان مورفی استفاده از یک روش و ابزار در تحلیل تکنیکال، به تنهایی نیاز معاملهگر را برطرف نمیسازد و در واقع مسیر سوددهی را مشخص نمیکند. برای جلوگیری از بروز مشکلات کمتر، استفاده از چندین ابزار در تحلیل تکنیکال توصیه میشود که فرآیند سوددهی را نیز تسهیل میکند.
جوایز دریافتی جان مورفی
در سال 1992، اولین جایزه خود را از فدراسیون بین المللی تحلیلگران فنی، به منظور مشارکت برجسته در تحلیل فنی جهانی دریافت کرد.
در سال 2002، جایزه سالیانه انجمن فنی کارشناسان بازار را نیز دریافت کرد.
10 قانون طلایی جان مورفی
جان مورفی تجربیات خود در تحلیل تکنیکال را در قالب 10 قانون طلایی بیان کرده است:
- ترسیم روندها
- تشخیص روند ها و حرکت به سمت و سوی آن ها
- بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال
- سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال
- ترسیم خطوط
- دنبال کردن میانگین
- یادگیری چرخشها
- بازشناسی علائم هشدار دهنده
- وجود یا عدم وجود یک روند
- بازشناسی علائم تأیید کننده
1. ترسیم روندها
روند، همان جهت حرکت قیمت سهم در بازار است که به لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تقسیم میشود. یک روند کوتاه مدت میتواند بین چند دقیقه تا 3 هفته، یک روند میان مدت بین 3 هفته تا 3 ماه و روند بلندمدت از 3 ماه تا هر زمان مدنظر میتواند طول بکشد.
برای تشخیص روند کلی سهم، در نظر گرفتن هر سه روند مذکور در کنار یکدیگر اهمیت دارد. بدین ترتیب، که در ابتدا روند بلندمدت سهم را بررسی کرده و سپس به بررسی و تحلیل نمودارهای میان مدت و کوتاه مدت سهم بپردازید. در واقع، روندهای میان مدت و کوتاه مدت جزئی از روندهای بلندمدت هستند که چشماندازی دقیقتر از روند تغییر قیمت سهم را به نمایش میگذارند.
2. تشخیص روندها و حرکت به سمت و سوی آنها
از دیدگاه جان مورفی، روند قیمت یک سهم را به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی میتوان تقسیم نمود. به منظور خرید درست سهم و در زمان مناسب، تشخیص این سه روند و اقدام به خرید در زمان درست اهمیت زیادی دارد.
به عنوان مثال، در صورتی که قصد خرید یک سهم را داشته باشید، باید در یک روند صعودی اما در قیمت پایین سهم را خریداری نموده و بالعکس در صورتی که قصد فروش یک سهم را داشته باشید، بهترین حالت فروش در بالاترین قیمت اما با یک روند نزولی است تا بتوانید بهترین منفعت را کسب کنید.
3. بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت سهم از جمله دیگر موارد مهمی است که در تحلیل تکنیکال باید مورد توجه قرار گیرد. نقاط حمایتی که معمولا کف قیمتی یک سهم هستند، بهترین نقطه خرید و نقاط مقاومتی که سقف قیمتی سهم هستند، بهترین نقطه فروش میباشد. پس از شکستن یک نقطه اوج یا مقاومت سهم، آن نقطه تبدیل به نقطه حمایت در تغییرات بعدی قیمت میشود. به همین ترتیب، زمانی که نقطه حمایتی سهم شکسته میشود، تبدیل به یک نقطه مقاومتی جدید میگردد.
4. سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال
در روندهای صعودی و نزولی (بولیش و بیریش) قیمت سهم، اصلاح قیمت رخ داده و بخشی از روند اصطلاحاً بازپس گرفته میشود. اگر بخواهیم این اصلاح روند را به صورت درصدی بیان کنیم، معمولا حدود 50 درصد روند اصلاح میشود. بطور کلی میتوان گفت، هر روند حداقل به میزان یک سوم و حداکثر به میزان دو سوم اصلاح میشود.
درصدهای فیبوناچی شامل 38 درصد و 62 درصد نیز ارزشمند بوده و باید در نظر گرفته شوند. در هنگام بازگشت در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد سقف قیمت قبلی است.
5. ترسیم خطوط
کشیدن خطوط روند یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که بین دو نقطه کف یا دو نقطه سقف نمودار ترسیم میشود. در صورتی که دو نقطه کف به هم وصل شود روند نمودار صعودی و اگر دو نقطه سقف به هم متصل گردد، روند نمودار نزولی خواهد بود. هنگامی که خطوط روند شکسته شوند، تغییر روند ایجاد میشود.
یک خط روند معتبر باید حداقل سه مرتبه لمس شود. هر چه خط روند طولانیتر و تعداد برخوردهای قیمت با آن بیشتر باشد، اعتبار خط روند بیشتر خواهد بود.
6. دنبال کردن میانگین
دنبال کردن میانگین متحرک از آن جهت اهمیت دارد که میتواند سیگنالهای خرید و فروش مناسبی ارائه دهد. سیگنال زمانی ایجاد میشود که میانگین متحرک کوتاهمدتتر میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. این نمودارها نشان میدهد که روند موجود هنوز برقرار است و یا در حال تغییر میباشد. رایجترین روش پیدا کردن سیگنالهای معاملاتی، ترکیب دو میانگین متحرک است. برخی از رایجترین ها ترکیب 4 و 9، ترکیب 9 و 18، ترکیب 5 و 20 میباشد.
7. یادگیری چرخشها
دنبال کردن اسیلاتورها به منظور مشخص نمودن نقاط اشباع خرید و فروش موثر هستند. زمانی که قیمت رشد و یا افت زیادی داشته باشد، به احتمال زیاد برگشتی اتفاق خواهد افتاد و اسیلاتورها این اخطار را میدهند. دو مورد از مشهورترین آنها شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسانساز استوکاستیک (Stochastic) هستند که هر دو در مقیاس 0 تا 100 کار می کنند. هنگامی کهRSI به بیش از 70 برسد، اشباع خرید و زمانی که به زیر 30 برسد، اشباع فروش صورت خواهد گرفت.
بیشتر معاملهگران از بازه 14 روزه یا 14 هفتهای برایStochastics و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای RSI استفاده میکنند.
این ابزارها درباره چرخش بازار هشدار میدهند. سیگنالهای هفتگی به عنوان فیلتر سیگنالهای روزانه و سیگنالهای روزانه به عنوان فیلتر نمودارهای داخل روز میتوانند استفاده شوند.
8. بازشناسی علائم هشدار دهنده
MACD شاخصی است که شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است و در نظر گرفتن آن به هنگام معامله اهمیت زیادی دارد. هنگامی که خط سریعتر به بالای خط کندتر عبور کند و هر دو خط زیر خط صفر باشند، سیگنال خرید صادر میشود و بالعکس، سیگنال فروش زمانی صادر میشود که خط سریعتر به پایین خط کندتر عبور کند و هر دو خط بالای خط صفر باشند. لازم به ذکر است که سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه مقدمند.
9. وجود یا عدم وجود یک روند
بررسی وجود یا عدم وجود روند در بازار اهمیت زیادی برای تصمیمگیری دارد. نشانگرADX یا Average Directional Movement Index به تعیین این موضوع که آیا روند بازار رو به رشد است و یا اینکه یک روند خنثی وجود دارد، کمک میکند.
در صورتیکه خط ADX روندی رو به رشد داشته باشد، نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی در بازار و در صورتیکه نزولی باشد، اغلب نمایانگر عدم وجود روند است. اگر خط ADX صعودی باشد باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد ولی اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، میتوان سبک معامله مناسب در شرایط موجود بازار را تشخیص داد.
10. بازشناسی علائم تأیید کننده
افزایش حجم معاملات به عنوان عاملی تأییدکننده برای تحلیلها شناخته میشود. در صورت وجود یک روند صعودی برای سهم، انتظار میرود که حجم معاملات سهم نیز افزایشی باشد. بنابراین افزایش حجم در مقایسه با افزایش قیمت سهم اهمیت بیشتری داشته و نشاندهنده این موضوع است که ورود سرمایه جدید از روند صعودی حمایت میکند. در صورتیکه بجای افزایش حجم کاهش حجم داشته باشیم، نشانگر تغییر روند و آغاز روند نزولی خواهد بود.
دنلود رایگان کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی
جان مورفی کتاب "تحلیل تکنیکال بازارهای مالی" را در 596 صفحه به رشته تحریر در آورده است. با کلیک بر روی این لینک میتوانید این کتاب را به رایگان دانلود و استفاده کنید.