در بازار بورس برای خرید و فروش سهام و نیز ارزیابی عملکرد سهام مختلف، از تحلیلهای متفاوتی استفاده میشود. در این بین، دو تحلیل تکنیکال و بنیادی از کاربرد بسیار زیادی برخوردار هستند. هرکدام از این تحلیلها بخش مهمی از سهام بازار را مورد بررسی قرار میدهند و امکاناتی را برای تحلیلگران فراهم میآورند تا نسبت به وضعیت سهام، شرایط مختلفی را تحلیل کنند و دادههای مهم و مؤثری را ارائه بدهند. در این مقاله سعی داریم ابتدا به تعریف این دو تحلیل مهم در بازار بپردازیم و در ادامه به تفاوتهای آنها اشاره کنیم. مطالبی که قصد داریم شرح و بسط بدهیم:
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست
تحلیل تکنیکال چیست
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست
هر سهم در بازار بورس، با اعداد مختلفی سر و کار دارد. دادههایی مثل میزان سودآوری، تقسیم سود، فروش ماهانه، ترازنامههای مالی و صورت وضعیتهای سهام، از جمله ارقامی است که برای بسیاری از تحلیلگران و معامله گران بسیار حائز اهمیت میباشد. تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال، به طور دقیق به بررسی این ارقام و اعداد در سهام مختلف میپردازد و برای هر سهم وضعیت خاصی را ترسیم میکند. اینکه کدام سهام دارای سودآوری مناسب و فروش و درآمد زایی قابل قبولی است و یا کدام سهام در وضعیت زیان سازی و فروش نه چندان مطلوب است، بر عهده تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال میباشد. تحلیلگر بنیادی، تمام صورت وضعیت ها و گزاراشات ماهانه، سه ماهه و شش ماهه سهمها را مطالعه و بررسی میکند تا به نتایج مورد نظر خود برسد.
همچنین اعدادی مثل P/E و یا EPS سهام به طور مستقیم با وضعیت بنیادی سهام در ارتباط است. طبق این دادهها تحلیلگران به بررسی میزان ریسک پذیری و سود سازی سهام میپردازند و میتوانند دادههای مهمی را از آنها استخراج کنند.
به عبارت سادهتر، تحلیل بنیادی شامل تمام مواردی میشود که میتواند وضعیت سهام را نسبت به بنیاد شرکتها و درآمد زایی آنها بر اساس سرمایه و سودآوری آنها بسنجد.
یکی از وظایف دیگری که بر عهده تحلیل بنیادی میباشد، ارزیابی قیمت حال حاضر سهم با در نظر گرفتن معیارهای بنیادی آن است. اینکه نسبت به این معیارها، سهام مورد نظر، قیمت مطلوبی دارد یا قیمت آن بالا به نظر میرسد.
تحلیل تکنیکال چیست
یکی از محبوبترین و پرکاربردترین تحلیلهای بازار بورس، تحلیل تکنیکال میباشد. این تحلیل ارتباط مستقیمی با نمودار سهم و نرمافزارهای تحلیلگر بورس دارد. هر سهم در هر روزی که معامله میشود، به اصطلاح کندل قیمتی آن روز را ثبت میکند و پس از گذشت مدتی از معامله در بازههای زمانی مختلف، تشکیل نمودار میدهد که بررسی حرکت قیمتی سهام روی نمودار و پیش بینی آینده سهم و روند آتی آن را تحلیل تکنیکال مینامیم.
در این تحلیل از ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزارها این امکان را میدهند تا تحلیلگران، دادههای مهمی را مثل هدف قیمتی سهم، حد سود، حد ضرر و یا تشخیص روند سهم، به دست بیاورند.
در تحلیل تکنیکال، نمودار سهم مهمترین مرجع برای تحلیلگران است. نرمافزارهای تحلیل این امکان را میدهند تا با استفاده از خطوط رسم شده روی نمودار، حمایتهایی که سهم در قیمتهای مختلف دارد و یا مقاومتهایی که در قیمتهای مختلف با آن درگیر هستند را شناسایی کند. همچنین استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین ابزارهای موجود در این نوع تحلیل به شمار میرود. اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال میتوانند دادههایی مثل شناسایی روند سهم، تشخیص حرکت سهم، اشباع خرید و یا اشباع فروش سهم را مشخص کنند.
با استفاده از تحلیل تکنیکال میتوان تعیین کرد که در چه بازهای و در چه قیمتی، ورود به سهم داشته باشیم و در چه موقعیتی، خروج از سهم را انتخاب کنیم. به همین دلیل استفاده از تحلیل تکنیکال بر اساس نمودار حرکتی سهم، از کاربردهای ویژهای برخوردار است.
تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی
همانطور که ملاحظه میشود، دو تحلیل تکنیکال و بنیادی دارای تفاوتهایی هستند که در ادامه به آنها میپردازیم.
تحلیل تکنیکال اساساً بر پایه فرضیه پیش میرود. در این نوع تحلیل اطلاعات گذشته، حال و حتی آینده نقش بسیار چشمگیری دارد و در آن تغییرات قیمتی به شدت مهم و تأثیرگذار میباشد. اما در تحلیل بنیادی، آمار و ارقام شرکت از دیگر پارامترها مؤثرتر و مهمتر به نظر میرسد. در تحلیل بنیادی پیش بینی بر اساس عملکرد مالی و میزان خوب یا متوسط بودن گزارشات، صورت میگیرد؛ بنابراین میتوان به صورت خلاصه گفت در تحلیل تکنیکال پیش بینی بر اساس نمودار نوسانات قیمتی و در تحلیل بنیادی پیش بینی بر اساس گزارشات و صورت وضعیت عمومی شرکتها انجام میپذیرد.
در تحلیل تکنیکال، روند سهم در گذشته و حال بسیار مورد ارزیابی قرار میگیرد حال آنکه در تحلیل بنیادی روندی که سهم در آن ساز و کار دارد، چندان تأثیرگذار به نظر نمیرسد.
در تحلیل تکنیکال معمولاً عبارت "تاریخ تکرار میشود" به طور چشمگیری مشهود است و بر این اساس همواره تحلیلها صورت میگیرد.
تحلیل بنیادی با استفاده از روشهای مختلف، ارزش ذاتی هر سهم را میسنجد ولی هیچگاه کاری با مقاومت و مایت قیمتی ندارد. در صورتی که تحلیل تکنیکال میتواند برای هر سهم در بازههای زمانی مختلف، قیمت ورود و خروج را حدس بزند و برای روند آینده سهم، محدوده سود و ضرر تعیین کند.
در تحلیل بنیادی، درآمد و سودآوری شرکتها بسیار مهم و مؤثر میباشد و طبق آنها تحلیل صورت میگیرد. از طرفی در تحلیل تکنیکال، چندان مهم نیست که سهم در موقعیت مناسبی در درآمد زایی و سود آوری هست یا خیر و نمودار سهم و روند حرکتی آن در اولویت قرار دارد. مثلاً ممکن است سهم در وضعیت بنیادی مناسبی قرار نداشته باشد اما در تحلیل تکنیکال، در نقطه مناسب خرید به لحاظ روند حرکتی سهم باشد. همچنین برعکس این مورد هم اتفاق میافتد. زمانی که وضعیت بنیادی سهمی مطلوب است اما به لحاظ تکنیکال در منطقه اشباع خرید و افزایش فروشندگان باشد و از آن لحاظ مناسب خرید در مقطع کنونی نباشد.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال دارای مزایا و معایب خاص خود میباشد که دانستن آنها برای درک بهتر از این تحلیل، لازم و ضروری به نظر میرسد.
مزایای تحلیل تکنیکال به طور معمول میتواند به صورتهای زیر مطرح شود:
- آگاهی دقیق و ویژه از میزان درآمد زایی و صورتهای مالی شرکتها برای بررسی بیشتر از وضعیت شرکتها در بازههای زمانی مختلف.
- یافتن ارزش ذاتی شرکتها این امکان را میدهد تا بدانیم سهم مورد نظر ما قیمت مناسبی برای خرید دارد یا گران به نظر میرسد.
- برای افرادی که خرید سهام را به دید بلند مدت و یا چندساله میبینند، بهترین گزینه، تحلیل بنیادی میباشد و این دست افراد همواره سراغ سهمهایی میروند که به لحاظ بنیادی در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند.
- وقتی شما به عنوان سهامدار میخواهید سهمی را خریداری کنید، باید در مورد فعالیت شرکت و درآمدهای آن اطلاعات لازم را داشته باشید. در این مورد تحلیل بنیادی بسیار مؤثر و کارساز میباشد.
اما تحلیل بنیادی یا فاندامنتال با تمام مزیتهایی که داراست، دارای ضعف و معایبی هم میباشد که به صورت زیر بیان میکنیم:
- در تحلیل بنیادی چندان نمیتوان برای اهداف کوتاه مدت حساب باز کرد و برای افرادی که میخواهند به زودی نتیجه بگیرند و یا از سهم خود نوسان گیری داشته باشند، مناسب نیست.
- تحلیل بنیادی، روند سهام و شکل گیری حرکتی آنها را مورد بررسی قرار نمیدهد و از همین رو ممکن است در بازههایی سهامدار دچار اشتباه شود.
- در تحلیل بنیادی زمانی برای پیش بینی ها در نظر گرفته نمیشود و به همین خاطر مشخص نیست که در چه زمانی، دارایی به ارزش ذاتی با تحلیل بنیادی میرسد.
- دادههای تحلیل در تحلیل بنیادی بستگی به میزان رشد اقتصادی، وضعیت ارز در کشور و میزان تولیدات و فروش دارد. به همین خاطر ممکن است چندان دوامی نداشته باشد و وضعیت کلی کشور بر دادههای آن دخیل شود.
- نبود نرمافزار و ابزار هوش مصنوعی برای تحلیل بنیادی یکی از ضعفهای آن به شمار میرود در صورتی که در تحلیل تکنیکال انواع نرم افزارها و فیلترنویسیها میتواند دادهها را مورد تحلیل قرار بدهد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
همان طور که فرق تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار دادیم، هرکدام از این تحلیلها نیز دارای مزایا و معایب خود میباشد.
مزایایی که میتوانیم برای تحلیل تکنیکال برشمریم عبارتند از:
- در تحلیل تکنیکال اطلاعات قیمتی و نوسانات آن به خوبی به طور مداوم رصد میشود و تحلیلگر نسبت به نوسانات قیمتی و روند سهم دادههای بسیار مهمی را به دست میآورد.
- تحلیل تکنیکال با استفاده از نرم افزارهای بخصوص انجام میگیرد و معمولاً درصد خطا در پیش بینی ها، کمتر است.
- تحلیل تکنیکال میتواند با بررسی نمودار و مقاومت یا حمایت سهم، نقاطی را برای ورود به معامله و یا خروج از معامله تعیین کند که برای بسیاری از معامله گران، جذاب به نظر میرسد.
- تحلیل تکنیکال میتواند حد ضرر و یا حد سود برای سهام تعریف کند تا در صورت رسیدن به آن منطقه، معامله گران نسبت به حفظ سود و یا خرید سهم، اقدام کنند.
- الگوهای تحلیل تکنیکال دارای قواعد ثابت و علمی هستند و بر اساس منطق و با دادههای آنها میتوان تا حد زیادی به اعتبار تحلیل، مطمئن باشیم
معایبی که میتوان برای تحلیل تکنیکال نام برد:
- در تحلیل تکنیکال هیچ کدام از دادههای مالی شرکتها و میزان ساخت سود یا زیان آنها مورد ارزیابی قرار نمیگیرد که این مورد میتواند در طول زمان منجر به خریدهای غیرمعقول و آسیبزا شود.
- تحلیل تکنیکال ممکن است با خطاهایی مواجه شود که تشخیص آن سخت و دشوار به نظر برسد.
- حواشی و اخبار جانبی شرکتها و وضعیت کلی کشور میتواند بر روی سهام مختلف تأثیر مستقیم بگذارد که تحلیل تکنیکال از آنها غافل است.
جمعبندی
با توجه به نکات ذکر شده میتوان گفت، دو تحلیل تکنیکال و بنیادی با وجود شباهت ها و مزایایی که دارند، دارای تفاوت در نوع تحلیل و معایبی نیز هستند. به همین خاطر باید برای تحلیل هر دو نوع تکنیکال و بنیادی را به طور مکمل و همزمان در نظر بگیریم تا خطای کمتری داشته باشیم. درک درست و شناخت دقیق از هر دو تحلیل برای هر سرمایه گذار در بازار بورس، لازم و اساسی به حساب میآید.
در این راستا کارگزاری اقتصاد بیدار آماده ارائه خدمات خود در رابطه با تحلیل تکینکال و تحلیل بنیادی و مطالب آموزشی مرتبط با آنها میباشد که کافی است با دفاتر کارگزاری در تماس باشید.