برای هر فردی که قصد ورود به حوزه سرمایهگذاری در بازار بورس را دارد، شناخت دقیق از اصطلاحات و مفاهیم مربوط به آن امری غیر قابل انکار تلقی میشود. هر معاملهگری در بازار بورس در طول روز، اصطلاحات متفاوتی را میشنود که یکی از این مفاهیم پرکاربرد در زبان بورس، کف قیمتی سهام میباشد. کفسازی در بورس از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که هر سرمایهگذاری در بورس میخواهد ریسک معامله خود را به حداقل برساند. به همین خاطر در این مقاله سعی داریم تا به بررسی کف قیمتی بپردازیم.
اصطلاح کفسازی در بورس به چه معناست؟
فعالیت در بورس نیازمند کسب آگاهی از اصطلاحات رایج آن است. احتمالاً در مورد کفسازی قیمتی و کف قیمتی سهام در بازار بورس یا این جمله که سهم کفسازی کرده و آماده صعود است، بهوفور شنیدهاید. اما این اصطلاح به چه معناست؟
به معنی ساده هر سهمی برای خود در نمودار تکنیکالیاش، دارای نقاط حمایتی است که این نقاط برای سهم بسیار مهم هستند چراکه این نقاط از افت احتمالی سهم به نوعی جلوگیری میکنند و میتوانند زمینهای را برای برگشت سهم به روند صعودی خود فراهم کنند. اصطلاح کفسازی در بورس نیز، به مفهوم حمایت در نمودار سهام بسیار نزدیک است بهطوریکه مجموعهای نقاط حمایتی در سهم، ناحیهای را تشکیل میدهند که اصطلاحاً کف قیمتی میگوییم.
این ناحیه به دلیل اینکه قیمت سهام در طول بازههای زمانی مختلف چندین بار آن را لمس کرده و دوباره از آن ناحیه به سمت صعود، برگشت زده است، منطقه مطمئن و قدرتمندی برای جلوگیری از افت بیشتر قیمت محسوب میشود. به همین علت این ناحیهها را کف قیمتی سهام میگویند زیرا احتمال اینکه قیمت از این نقاط پایینتر برود خیلی کم است. معمولاً نواحی کف قیمتی یکی از کمریسکترین و بهترین نقاط برای خرید سهام موردنظر میباشد.
برای مثال شما سهمی را در طول بازه زمانی مشخص، زیر نظر گرفتهاید. این سهم در این مدت از قیمت 1000 تومان به سمت 800-850 تومان افت میکند و با نوسانات قیمتی برای چند بار بعد از لمس این محدوده دوباره به سمت اهداف قیمتی بالاتر مثل 900 تومان حرکت میکند. این نواحی قیمتی اصطلاحاً کفسازی شدهاند یعنی قیمت سهم بعد از چند بار برخورد به حوالی 800 تومان، برگشت زده و ناحیهای پرقدرت برای برگشت، تشکیل داده است که نقطه امنی برای خرید محسوب میشود.
شناسایی کف قیمتی یکی از اصول مهم در خریداری سهام بورسی است. برای اکثر تحلیلگران بازار، رسیدن به کف قیمتی سهام، بهترین زمان ورود تعیین میشود چراکه به معنی واقعی، در کمترین قیمت آن بازه زمانی، سهام را شناسایی و خریداری میکنند. تشخیص کف قیمتی سهام نیازمند کسب تجربه در این خصوص میباشد اما با این حال راهکارهایی وجود دارد که معاملهگران بورس میتوانند طبق آنها کفسازی قیمتی سهام را شناسایی کنند.
- در بازاری که اصلاح رو به اتمام است:
هر چقدر سهمی در بازار به اتمام اصلاح خود نزدیک شود، احتمال بازگشت از ناحیه حمایتی سهم افزایش پیدا میکند. اگر قیمت سهام در زمان اتمام اصلاح، از قیمتهای حمایتی قبلی خود برگردد از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود. کفسازی قیمتی در این نقاط قدرت بالایی دارند و به راحتی به روند صعودی باز خواهند گشت.
- بررسی نقاط حمایتی سهم در تحلیل تکنیکال:
تحلیل تکنیکال در این خصوص بسیار میتواند کمک حال باشد. تشخیص حمایتهای سهم با توجه به شیب نمودار و اندیکاتورها و نیز پیداکردن نقاط اشباع فروش توسط آنها، در شناسایی کف قیمت سهام نقش کلیدی ایفا میکنند بهطوریکه اگر اشباع فروش در نزدیکی حمایت سهم رخ بدهد، احتمال بازگشت سهام به روند صعودی بسیار بالا میرود و میتواند یک کف قیمتی تعریف شود.
- توجه به حجم معاملات:
هر زمانی که در حوالی حمایت سهم، حجم معاملات به یکباره افزایش پیدا کند، میتواند سیگنال مثبتی برای ادامه روند سهم در نظر گرفت. بررسی مداوم حجم معاملات یکی از راهکارهای مناسب برای شناسایی کف قیمتی در نمودار سهام بازار بورس میباشد؛ بنابراین حجم معاملات بالا در قیمتهای پایین و اتمام اصلاح را نباید نادیده گرفت.
- شناسایی سهام کم طرفدار، کوچک یا متوسط:
هر چقدر در سهام بورس، دست کمتری وجود داشته باشد، روانتر و راحتتر از نقاط مهم تکنیکالی برمیگردند. کفسازی قیمتی در سهام کوچک و متوسط نسبت به سهام پرطرفداری که از حقوقیهای بیشماری برخوردارند، سهل و آسانتر صورت میگیرد و تشخیص کف قیمتی در آنها نسبتاً به راحتی انجام میپذیرد.
در چه شرایطی سهام به کف نمیرسد؟
از مهمترین شرایطی که ممکن است سهام به کف خود نرسد، تغییر روند در نمودار سهام میباشد. این زمانی اتفاق میافتد که قیمت سهام در مسیر افت قرار دارد و قبل از رسیدن به کف قیمتی، دچار تغییر روند میشود و با بازگشت به روند صعودی، به کف قیمت نمیرسد.
همچنین در شرایطی که بازار پرنوسان و هیجانی عمل میکند معمولاً سهام کفسازی نمیکند و دچار تغییرات قیمتی آنی و پرسرعت میشود و قیمت سهام چندان فرصتی نمیکند تا به کف خود برسد.
معمولاً زمانی که سهام در کانال مشخصی در نوسان است و روند خود را حفظ میکند و گاهاً مقاومتهای پیش روی خود را به سمت بالا رد مینماید، قیمت سهام بعید است تا در آن بازه زمانی به کف خود برسد.
منظور از سهام خشک چیست؟
بسیاری از سهام در بازههای زمانی خاصی، حجم معاملات کمی را ثبت میکنند و بهاصطلاح درجا میزنند. یعنی نوسانات قیمتی کمتری را نسبت به گذشته دارند و از هیجانات قیمتی به دور هستند. این اتفاق معمولاً برای سهام متوسط و یا کوچک اتفاق میافتد. البته ممکن است برای سهام بزرگ هم بهندرت پیش بیاید. در این حالت اصطلاحاً میگوییم سهام، خشک شده است. یعنی در یک بازه قیمتی درجا میزند. نه آنچنان رشد میکند و نه آنچنان افت.
سهام خشک، میتواند در مقطع خاصی، کف قیمتی ایجاد کند. زیرا تحولات خاصی در قیمت به وقوع نمیپیوندد و نوسانات کم در بازه قیمت مشخص، ناحیهای از کف قیمتی میسازد که هرگاه قیمت سهام بعد از افت به این محدوده رسید، بتواند با حمایت قوی مواجه شود و از این ناحیه به روند صعودی خود برگردد.
وقتی سهامی خشک میشود، ضمن کفسازی قیمتی، هر لحظه آماده صعودی شارپ و قدرتمند میباشد. به همین خاطر است که اکثر معاملهگران در زمان خشک شدن سهم، برای کسب سود در روند بعدی، سهام موردنظر را خریداری میکنند.
آموزش تشخیص کف قیمت سهام
برای بررسی و تشخیص کف قیمت سهام، نیاز به دانستن اصول اولیه تحلیل تکنیکال داریم. همانطور که میدانید هر سهم بعد از ثبت قیمت در طول روز، تشکیل نمودار قیمتی در بازه زمانی مشخصی میدهد که طبق آن میتوان کفهای سهم و قلههای آن را تشخیص داد. کفها به طور معمول، ناحیه حمایت میسازند و سقفها، تشکیل ناحیه مقاومتی میدهند.
در تعیین روند نمودار، شیبهایی که با خطوط، رسم میشوند، روند و کانال نمودار را مشخص مینمایند. در هر روند ما شاهد لمس نقاط حمایتی و مقاومتی هستیم. کف قیمتی در جاهایی شناسایی میشوند که قیمت سهم با برخورد به آنها از حالت نزولی به صعودی تغییر جهت دادهاند. به این ترتیب کف قیمت، در قیمتهای پایین قابل تشخیص هستند چراکه در آن قسمت، دیگر افت قیمت ندارند و اغلب به سمت بالا، برگشت زدهاند.
در تحلیل تکنیکال، با وصل کردن کفهای قیمت توسط ابزار رسم خطوط، میتوان خط حمایتی سهام را برای آن بازه زمانی مشخص کرد. به شکلی که این خط حمایتی میتواند معیار مناسبی برای سنجش حرکت سهام باشد. اگر قیمت سهام از ناحیه حمایتی برگشت، آن ناحیه اعتبار خوبی دارد و همچنان میتوان نقطه کمریسک برای خرید در نظر گرفت. اما درصورتیکه ناحیه حمایت را به سمت پایین بشکند، ممکن است تا ساخت کف قیمتی دیگر و اهداف پایینتر افت قیمت داشته باشد.
جمعبندی
در بازار سرمایه همواره با مفاهیم خاصی روبهرو هستیم که درک و شناخت درست و کافی از آنها ما را در جهت انجام معاملات موفق و سودده یاری میکنند. کفسازی قیمتی در بازار بورس یکی از مفاهیم پرکاربرد میباشد که میتواند ریسک معامله را تا حد زیادی کاهش دهد و داده مؤثری از وضعیت سهام به تحلیلگران بازار بدهد. بسیاری رسیدن به کف قیمتی را یک فرصت مناسب میدانند تا در صورت لزوم در آن بازه قیمتی، سرمایهگذاری کنند.
در این مقاله سعی کردیم تا به تعریف اصطلاح کف قیمتی در بورس بپردازیم و در ادامه نحوه تشخیص آن در تحلیل تکنیکال را شرح دادیم همچنین از آن بهعنوان یک موقعیت ایده آل برای ورود به سهام و سرمایهگذاری یاد کردیم.
شناسایی کف قیمتی در سهام نیازمند کسب دانش و تجربه بیشتر در تحلیلهای مختلف بورسی دارد که کارگزاری بیدار در این خصوص با بهرهگیری از کارشناسان خبره، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را به علاقهمندان و سرمایهگذاران ارائه میدهد و امیدوار است این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته شده باشد.