logo

اقتصاد چیست؟ انواع شاخص های اقتصادی

خانهآموزش بورسعمومیاقتصاد (Economy) چیست؟ انواع اقتصاد و سیستم های آن

شناخت علم اقتصاد به عنوان یکی از مهمترین مباحث در جوامع مدرن به شمار می‌رود. اقتصاد به انسان‌ها کمک می‌کند تا دنیای پیچیده و متغیر اقتصادی را بهتر درک کننند و برای زندگی بهتر بکوشیند. اقتصاددانان بزرگ در طول تاریخ کوشیده‌اند تا به فهم بهتر اقتصاد و عوامل تاثیرگذار بر آن کمک کنند.

ورود به بازار سرمایه و بازار مالی بدون آشنایی با اقتصاد امکان پذیر نیست؛ چرا که براساس متغیرهای اقتصادی می‌توان کلیت یک صنعت یا بازار را پیش بینی کرد. از این رو تصمیم داریم در این سری از مقالات آموزشی کارگزاری بیدار به سوال علم اقتصاد چیست پاسخ دهیم و انواع اقتصاد را بیان کنیم. با ما همراه باشید.

اقتصاد چیست؟

در معروف‌ترین تعاریف علم اقتصاد آمده است که اقتصاد علم تخصیص بهینه منابع کمیاب برای نیازهای نامحدود انسانی است. تعریف اقتصاد به زبان ساده، علم تولید، توزیع و مصرف منابع محدود است. در واقع، این علم بررسی رفتارها و تصمیم‌گیری‌های افراد، شرکت‌ها، و سازمان‌ها در استفاده از منابع و تأثیر آن‌ها بر جامعه را در پی دارد.

آدام اسمیت معروف به «پدر اقتصاد»، اقتصاد را به شیوه‌ای مدرن تعریف کرده و بیان کرده است: «اقتصاد یک علم اجتماعی است که به مطالعه تولید، توزیع و مصرف منابع محدود در جامعه می‌پردازد.»

تعریف آدام اسمیت از اقتصاد بر این اصل استوار است که تولید، توزیع و مصرف منابع و کالاها در جامعه از طریق عواملی همچون بازار، قیمت‌ها، تأمین و تقاضا و تقسیم کار اتفاق می‌افتد. این تعریف از اقتصاد همچنین بر اهمیت نقش بازار و نیروهای اقتصادی طبقه‌بندی می‌کند و به تحلیل تأثیرات سیاست‌ها و عوامل اجتماعی بر رفتار و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی اشاره می‌کند.

تاریخچه اقتصاد

تاریخچه اقتصاد یکی از پیچیده‌ترین و جذاب‌ترین زمینه‌های مطالعاتی است که به بررسی تحولات، نظریه‌ها، و رویدادهای مختلفی که اقتصاد جهانی و ملی را شکل داده‌اند، می‌پردازد. از زمان‌های قدیمی تا امروز، اقتصاد به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر زندگی انسان‌ها و جوامع بوده است. به طور خلاصه، چندین مرحله از تاریخچه اقتصاد را می‌توان بررسی می‌کنیم:

زمان‌های باستانی: در این دوره، تبادلات تجاری و استفاده از سیستم‌های اقتصادی اولیه وجود داشته است. از جمله این سیستم‌ها می‌توان به تبادل کالاها و خدمات، کشاورزی و تجارت در بازارها اشاره کرد.

دوران قرون وسطی و رنسانس: این دوران با نظام اقتصادی فئودالیسم مشهور است که بر پایه بخشی از زمین به نام «منفعت» تأمین می‌شد. در دوران رنسانس، تجارت و صنعت به رشد قابل توجهی دست یافت و نظریه‌های اقتصادی اولیه نیز شکل گرفت.

دوران انقلاب صنعتی: با ظهور ماشین‌آلات و تغییرات فناوری، جوامع به سرعت از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی منتقل شدند. این دوران با ظهور کارخانه‌ها، تقسیم کار و افزایش تولید و تجارت مشهور است.

قرن بیستم: در این دوره، نظریه‌های جدیدی مانند نظریه نسبیت ارزش کار، مدرنیته، و نظریه نقدینگی طلایی به وجود آمدند. همچنین، نظریه‌های اقتصادی مختلفی مانند مارکسیسم، نئوکلاسیکالیسم، و کلیات آن که بر روی نقش دولت و بازار تأکید دارند، به توسعه یافتند.

دوران معاصر: اقتصاد در دوران معاصر با پیشرفت فناوری، تغییرات سریع در بازارهای مالی، جهانی شدن اقتصاد، و بحران‌های مختلف اقتصادی مواجه است. نظریه‌های جدیدی مانند اقتصاد رفتاری، اقتصاد اطلاعاتی، و اقتصاد رهبری توسعه یافته‌اند و سیاست‌های اقتصادی مختلفی اجرا شده است.

این تاریخچه اقتصاد نشان می‌دهد که چگونه اقتصاد به مرور زمان تغییر کرده و چگونه نظریه‌ها و سیاست‌های اقتصادی به تطبیق با شرایط و نیازهای جامعه تغییر کرده‌اند.

اهداف علم اقتصاد

هدف علم اقتصاد درک رفتارها، تصمیم‌گیری‌ها و نتایج اقتصادی است که در جوامع اتفاق می‌افتد. علم اقتصاد سعی دارد الگوها، روندها و روابط بین عوامل مختلف اقتصادی را تحلیل و تبیین کند.

هدف علم اقتصاد به طور کلی، اقتصاد سعی دارد به انسان‌ها برای بهترین انتخاب جهت استفاده بهینه از منابع محدود کمک کند. مهمترین اهداف علم اقتصاد عبارتند از:

- توصیف: توصیف فعالیت‌ها، رفتارها و نتایج اقتصادی در جوامع و بازارها.

- تفسیر: تحلیل و تفسیر عواملی که در پشت فعالیت‌ها و رفتارهای اقتصادی انسان‌ها و سازمان‌ها قرار دارند.

- پیش‌بینی: پیش‌بینی نتایج و روندهای اقتصادی بر اساس تحلیل‌های اقتصادی و عوامل موثر در بازارها و جوامع.

- برنامه ریزی اقتصادی: ارائه‌ی راهکارهایی برای بهبود عملکرد اقتصادی و مدیریت منابع در سطح فردی، سازمانی و دولتی.

- تعیین اولویت‌ها: کمک به تعیین اولویت‌ها و تخصیص منابع به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.

در مجموع، هدف اصلی از علم اقتصاد بهبود درک و مدیریت منابع و تصمیم‌گیری‌های اقتصادی است تا به رشد و پیشرفت جوامع کمک کند و زندگی افراد را بهبود بخشد.

کاربرد علم اقتصاد

علم اقتصاد برای توضیح و تحلیل رفتارها، تصمیم‌ها و پدیده‌های اقتصادی استفاده می‌شود. این علم به مطالعه تخصصی رفتارهای انسانی در زمینه تولید، توزیع و مصرف منابع اقتصادی می‌پردازد و در مورد نحوه عملکرد بازارها، سیاست‌های اقتصادی و تأثیرات اقتصادی تصمیم‌گیری‌های مختلف مردم و نهادهای مختلف می‌آموزد.

در زیر، تعدادی از کاربردهای اصلی علم اقتصاد را بررسی می‌کنیم:

تحلیل و پیش‌بینی رفتار اقتصادی: علم اقتصاد با استفاده از مدل‌ها، نظریه‌ها و روش‌های آماری، به تحلیل رفتارهای اقتصادی افراد، شرکت‌ها و نهادهای مختلف می‌پردازد. این تحلیل ها می‌توانند به ما کمک کنند تا رفتارهای احتمالی در شرایط مختلف اقتصادی را پیش‌بینی کنیم.

تصمیم‌گیری سیاست‌گذاری: سیاست‌گذاران از تحلیل‌ها و نظریه‌های اقتصادی برای اتخاذ تصمیمات مرتبط با مسائل مختلف مانند مالیات، بودجه، نرخ بهره، و تنظیمات تجاری استفاده می‌کنند. این تصمیمات می‌توانند تأثیر زیادی بر روی رشد اقتصادی، تورم، بیکاری و سطح زندگی افراد داشته باشند.

توسعه سیاست‌های اقتصادی: علم اقتصاد به دولت‌ها و نهادهای مرتبط کمک می‌کند تا سیاست‌های مناسب و کارآمدی را برای توسعه اقتصادی و اجتماعی اتخاذ کنند. این شامل تعیین سیاست‌های تجاری، سیاست‌های مالی، سیاست‌های اشتغال و سیاست‌های توسعه صنعتی می‌شود.

تحلیل نوسانات اقتصادی: علم اقتصاد به ما کمک می‌کند تا عواملی که به نوسانات اقتصادی منجر می‌شوند را تحلیل کنیم و راهکارهایی برای کاهش تاثیرات منفی این نوسانات ارائه دهیم.

در کل، علم اقتصاد به عنوان یک ابزار تحلیلی و تصمیم‌گیری برای افراد، شرکت‌ها و دولت‌ها، در درک بهتر از رفتارهای اقتصادی و اتخاذ تصمیمات منطقی و موثر در مورد مسائل اقتصادی کمک می‌کند.

شاخص‌های اقتصاد چیست؟

شاخص‌های اقتصادی نشان‌دهنده‌ی وضعیت و عملکرد اقتصاد یک کشور هستند. این شاخص‌ها عبارتند از:

شاخص های پیشرو Leading Indicator: این شاخص پیش از بازار تغییر می‌کند و می‌تواند رفتار بازار را تغییر دهد، به همین جهت ابزار مناسبی برای پیش‌بینی آینده بازار محسوب می‌شود. البته در نظر داشته باشید که قطعیتی در پیش بینی آینده وجود ندارد. به عنوان مثال، تحلیل‌گران با استفاده از متغییرهای نرخ بهره می‌توانند تغییرات آتی نرخ بهره را پیش بینی کنند.

شاخص های پسرو Lagging indicator: شاخص پسرو به بررسی وقایع گذشته اقتصاد می‎‌پردازد و پس از شروع روند، سیگنال می‌دهد. این شاخص‌ قابلیت پیش بینی مستقیم تغییرات اقتصادی را ندارد. شاخص پسرو تایید کننده یا رد کننده شاخص های پیشرو است. برای درک بهتر شاخص پسرو به مثال نرخ بیکاری توجه کنید. این نرخ یک روزه اتفاق نیافتاده و در گذشته رخ داده است. بنابراین زمان اعلام نرخ بیکاری، اقتصاد را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد.

شاخص های همزمان Coincident indicators: این شاخص وضعیت فعلی جامعه را نشان می‌دهد. شاخص‌های همزمان در اقتصاد به مجموعه‌ای از شاخص‌ها یا نشانگرهای اقتصادی اشاره دارد که به طور همزمان با یکدیگر تغییر می‌کنند و نشان‌دهنده وضعیت و عملکرد کلی اقتصاد یا بخش‌های خاص آن هستند. این شاخص‌ها معمولاً توسط دولت‌ها، بانک‌های مرکزی، سازمان‌های بین‌المللی، و سایر نهادها برای تحلیل و پیش‌بینی وضعیت اقتصادی استفاده می‌شوند.

what-is-the-economy-2.jpg

انواع اقتصاد

حال که با اقتصاد و اهداف آن آشنا شده‌‎اید، بهتر است به معرفی زیر شاخه های علم اقتصاد بپردازیم:

  • اقتصاد خرد و کلان
  • اقتصاد اثباتی و اقتصاد دستوری
  • اقتصاد نظری و اقتصاد کاربردی
  • اقتصاد عقلانی و اقتصاد رفتاری

اقتصاد خرد و کلان چیست؟

همان طور که از نام اقتصاد خرد و کلان مشخص است، به بررسی اقتصاد در سطح‌های مختلف گفته می‌شود. بیاید در ابتدا به سوال اقتصاد کلان چیست، پاسخ دهیم. در اقتصاد کلان به مطالعه اقتصاد در سطح کلان یک کشور پرداخته می‌شود. در واقع، این حوزه از علم اقتصاد به بررسی و تحلیل روندها، رفتارها و نتایج اقتصادی بزرگانه در سطح یک کشور، منطقه، یا حتی جهان می‌پردازد.

عناصر مختلفی همچون رشد اقتصادی، بیکاری و اشتغال، سیاست پولی، سیاست مالی، تورم، قیمت‌ها، تجارت، میزان تولید و مصرف در سطح اقتصاد کلان بررسی می‌شود.

اقتصاد کلان Macroeconomics مهم‌ترین زیرشاخه اقتصاد است و به ما کمک می‌کند تا به طور جامع و سیستماتیک به نحوه‌ی عملکرد و تعاملات اقتصادی در سطح بزرگ‌تر یک جامعه یا کشور نگاه کنیم و پیش‌بینی‌هایی درباره‌ی روندها و رفتارهای آتی اقتصادی ارائه دهیم.

تا به این جا با اقتصاد کلان و عناصر مختلف آن آشنا شدید. در ادامه می‌خواهیم تعریفی از اقتصاد خرد داشته باشیم. اقتصاد خرد به عنوان بخشی از اقتصاد، به مطالعه‌ی رفتارها، تصمیم گیری‌ها و نتایج اقتصادی در سطح کوچک‌تر می‌پردازد. در این سطح به بررسی تصمیمات افراد، خانوارها و بنگاه‌ها پرداخته می‌شود.

اقتصاد خرد Microeconomics به مفاهیم مختلفی همچون تصمیم گیری مصرفی، تصمیم گیری تولیدی، رفتار بازارهای محلی و رفتار واکنش به تغییرات اقتصادی می‌پردازد.

اقتصاد خرد به ما کمک می‌کند تا به طور دقیق‌تری به رفتار و تصمیمات اقتصادی در سطح کوچکتر نگاه کنیم و بهترین راه‌حل‌ها و استراتژی‌ها را برای بهبود و مدیریت اقتصاد در این سطوح ارائه دهیم.

اقتصاد اثباتی و اقتصاد دستوری چیست؟

اقتصاد اثباتی در مقابل اقتصاد دستوری قرار دارد. در اقتصاد اثباتی که یک رویکرد در علم اقتصاد است، به بررسی رابطه و تاثیر پدیده های اقتصادی بر یکدیگر می‌پردازد. رویکرد اثباتی برای درک بهتر رفتارهای اقتصادی و پیش‌بینی وضعیت‌های مختلف در اقتصاد، بسیار مفید است.

این در حالی است که در اقتصاد دستوری در مقابل هر موضوع اقتصادی، حکمی ارائه می‌شود و در آن بایدها و نبایدهای اقتصادی را در هر پدیده اقتصادی مشخص می‌کند.

انواع سیاست‌های اقتصادی

سیاست‌های اقتصادی می‌توانند در بسیاری از ابعاد و زمینه‌ها تفاوت داشته باشند و بسته به موقعیت، فرهنگ، و اولویت‌های هر کشور یا حتی هر سازمان متفاوت باشند. در زیر تعدادی از اصلی‌ترین انواع سیاست‌های اقتصادی را بررسی می‌کنیم:

سیاست پولی: این سیاست‌ توسط بانک‌ مرکزی اجرا می‌شود و شامل کنترل نرخ بهره، تنظیم پولی، و کنترل میزان پول در جریان اقتصاد است. هدف این سیاست‌ها می‌تواند مدیریت تورم، ایجاد رشد اقتصادی، یا کنترل نرخ ارز باشد. سیاست پولی خود به دو دسته سیاست پولی انبساطی و سیاست پولی انقباضی تقسیم می‌شود.

سیاست مالی: این سیاست‌ مربوط به سطح و نحوه استفاده از درآمدهای دولت و کنترل هزینه‌های عمومی است. سیاست‌های مالی شامل تعیین سطح مالیات، هزینه‌های دولتی، و استفاده از بدهی دولتی برای تنظیم نرخ رشد اقتصادی و مقابله با نوسانات اقتصادی است. سیاست مالی خود به دو دسته سیاست مالی انبساطی و سیاست مالی انقباضی تقسیم می‌شود.

سیاست بازرگانی: این سیاست‌ بر روی تجارت بین‌المللی و روابط تجاری با سایر کشورها تأثیر می‌گذارد. این شامل مواردی مانند تعیین نرخ گمرکی، اجرای توافق‌های تجاری، و تعیین استراتژی‌های صادرات و واردات است.

سیاست صنعتی: این سیاست‌ بر روی توسعه و پشتیبانی از صنایع مختلف در داخل کشور تاکید دارد. این شامل تعیین سیاست‌های تحقیق و توسعه، حمایت از صنایع بنیادی، تشویق به ایجاد شرکت‌های جدید، و تنظیم استانداردها و مقررات مرتبط با صنایع می‌شود.

سیاست اشتغال: این سیاست‌ به ایجاد فرصت‌های شغلی و کاهش نرخ بیکاری اختصاص دارد. این ممکن است شامل برنامه‌های آموزش و اشتغال، ایجاد زیرساخت‌های لازم برای ایجاد شغل، و تسهیل دسترسی به بازار کار برای گروه‌های مختلف جامعه باشد.

سیاست درآمدی: این سیاست بر حقوق‌ها، ستمزدها و قیمت‌ها تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال جهت ایجاد تعادل در اقتصاد گاهی دولت از اصناف می‌خواهد که حقوق کارگرها و یا قیمت را افزایش یا کاهش دهند.

سیاست تثبیتی: این سیاست جهت حفظ اقتصاد در مقابل دوران های رکود و رونق است. اقتصاددانان در میزان دخالت دولت در سیاست تثبیتی اختلاف نظر دارند.

سیاست ارزی: این سیاست به موضوعات مختلفی همچون حجم و تنوع تجارت، ثبات اقتصاد کلان، احتمال شوک های ارزی و ... بستگی دارد. طبق سیاست ارزی دولت‌ها به کاهش ارز یا افزایش آن در بازار می‌پردازند.

بنردسته بندی:عمومی

نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

نظرات کاربران

نظر