پرایس اکشن یکی از محبوبترین مفاهیم معاملاتی است که امروزه توسط افراد زیادی استفاده میشود. معاملهگری که میداند چگونه از پرایس اکشن به شیوه صحیح استفاده کند، اغلب میتواند عملکرد و نحوه نگاه خود به نمودارها را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.
برخی از معاملهگران از پرایس اکشن به عنوان اصلیترین تکنیک تحلیل و پیشبینی در بازار استفاده میکنند. با این وجود، هنوز مسائل گنگ و حقایق ناواضح زیادی وجود دارد که معاملهگران را سردرگم کرده و اجازه نمیدهد از پرایس اکشن سودآوری کنند.
در این مطلب، قصد داریم به آموزش پرایس اکشن Price Action بپردازیم، مزایا و معایب آن را بررسی کنیم و به شما بگوییم که این تحلیل چه مراحلی دارد. اگر قصد دارید که نسبت به این تکنیک شناخت عمیقی پیدا کنید تا پایان این مطلب همراه ما باشید.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن روشی برای معاملات در بازار مالی است که شامل تجزیه و تحلیل حرکت اساسی قیمت در طول زمان میباشد. پرایس اکشن توسط بسیاری از معامله گران خرد یا بزرگ و یا مدیران صندوقهای بین المللی استفاده میشود تا مسیر آینده قیمت یک بازار مالی را پیشبینی کنند.
پرایس اکشن به زبان ساده نشان میدهد چگونه قیمت تغییر میكند تا پس از تغییر به بازار واکنش نشان بدهید. این امر به راحتی در بازارهایی با نقدینگی و نوسانات بالا مشاهده میشود، اما واقعاً هر چیزی که در یک بازار آزاد خریداری یا فروخته شود باعث ایجاد پرایس اکشن میشود.
به بیان بهتر، پرایس اکشن حرکت قیمت طی یک دوره زمانی را نشان میدهد. برخلاف دیگر تریدهایی که معمولا از اندیکاتورهای عقبتر از بازار استفاده میکنند، پرایس اکشن به بررسی حرکات قیمت در زمان حال میپردازد. بنابراین، این تحلیل نوعی تجزیه و تحلیل تکنیکال است، اما آنچه آن را از بسیاری از اشکال تحلیل فنی متمایز میكند این است كه تمرکز اصلی آن بر رابطه قیمت فعلی بازار با قیمت های گذشته یا اخیر آن است.
معامله گران میتوانند از پرایس اکشن بازار استفاده کنند تا روند تفکر انسان را در پشت حرکت بازار توصیف کنند. هر یک از حاضران فعال در یک بازار با معاملات خود در بازارهای مختلف، ردی از فعالیت خود در جدول قیمت بازار به جا میگذارند و این سرنخها را میتوان تفسیر کرد و از آنها برای پیشبینی و روشن کردن حرکت بعدی در بازار استفاده کرد. این همان هدفی است که تمامی تحلیلها در بازار به دنبال آن هستند.
اصطلاحات پرایس اکشن
معاملات Set up
حال که به درک درستی از پرایس اکشن و فرآیند پیش بینی حرکت قیمت در بازار رسیدهاید، باید برای اتمام آموزش پرایس اکشن به مفهومی با نام ستاپ معاملاتی بپردازیم. وقتی که محدودههای مقاومت و حمایت را شناسایی کردید، به حرکت قیمت در تایم فریم وسط یا معاملاتی نگاه میاندازیم.
سوئینگ ها
یکی از مفاهیمی که پیش از ورود به بخش ستاپ معاملاتی باید به آن توجه کرد، سوئینگها هستند. سوئینگها نشان دهنده تغییر جهت قیمت هستند. نحوه تشخیص آنها نیز به این صورت است که باید پنج کندل را انتخاب کنید و از طریق دو کندل چپ و راست به وضعیت کندل وسط پی ببرید. دو نوع سوئینگ که به SH, SL معروف هستند، عکس هم عمل میکنند و نقاط تغییر به سمت بالا و پایین را تعیین میکنند. پیش از آن که به مباحث مربوط به شناسایی تایم فریمها و ستاپهای معاملاتی وارد شوید باید از طریق این سوئینگها متوجه شوید که چه روندی در بازار در جریان است.
TST
اگر به خوبی نمودار قیمت را و تایم فریمها را بررسی کنید، به یکی از مهمترین ستاپهای معاملاتی برخواهید خورد که در آن قیمت به محدوده حمایت مقاومت رسیده و نمی تواند نفوذ کند و بشکند. به این نوع ستاپ، ستاپ معاملاتی TST میگویند.
BPB
گاهی اوقات پولبکهایی نیز در حرکات قیمت دیده میشود. هنگامی که قیمت به محدوده حمایت مقاومت میرسد و در آن نفوذ میکند و از آن رد میشود باید دقت داشته باشید که آیا بعد از آن پولبک رخ داده یا خیر. اگر پولبکی مشاهده شد و به مسیر خود ادامه داد، BPB رخ داده است که یک پولبک ساده است.
BOF
نوع دیگری از ستاپهای معاملاتی که در آموزش پرایس اکشن اهمیت فراوان دارند BOFها هستند که وقتی ظاهر میشوند که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت میرسد و در آن نفوذ میکند ولی برخلاف ستاپ معاملاتی TST نمیتواند بشکند.
CPB
این مفهوم درست مثل BPB است با این تفاوت که پولبک آن پولبکی پیچیده است و به سادگی BPB نیست.
مووینگ اووریج
مووینک اوریج ها (MA) دستهای اندیکاتورهای بررسی کنندهی قیمت هستند و یکی از مهمترین مفاهیمی است که در اندیکاتورها مورد استفاده قرار میگیرد. مووینگ اوریجها انواع گوناگونی دارند ولی در همه آنها یک اساس مشترک وجود دارد و آن اووریج یا میانگین قیمت است. اگر یک مووینگ اوریج را روی نمودار خود استفاده کنید، به خوبی نوسان جزئی قیمت فیلتر میشود و یک روند برای در حرکت قیمت ایجاد میشود که به شما کمک میکند درک بهتری از وضعیت حاضر و آینده قیمت در بازار داشته باشید. مووینگ اووریج به شما کمک میکند که پرایس اکشن را به خوبی پیاده سازی کنید.
انواع سبک های پرایس اکشن
پرایس اکشن نیز همچون دیگر استراتژی معاملاتی به مرور زمان دچار تغییراتی شد و این تغییرات منجر به ایجاد سبک های مختلف شده است. این سبک ها را میتوان در سه دسته پرایس اکشن کلاسیک، پرایس اکشن عرضه و تقاضا و پرایس اکشن اسمارت مانی (پول هوشمند) تقسیم میشود.
در پرایکس اکشن کلاسیک تحلیل گران با استفاده از الگوها، روندها، حمایت، مقاومت و ... معامله میکنند که میتوان سبکهای لنس بگز و ال بروکس نام برد.
در پرایس اکشن عرضه و تقاضا می توان به سبک آلفونسر و سبک RTM اشاره کرد. در این سبکها علاوه بر قیمت به بررسی رفتار معامله گران پرداخته میشود.
در آخرین دسته از پرایس اکشن که امروزه استقبال بیشتری از آن میشود، سبک پرایس اکشن اسمارت مانی است. معروف ترین سبک در این دسته سبک ICT میباشد. در این سبک معامله گران اعتقاد دارند که بازار براساس پول هوشمند تغییر میکند.
به طور کلی انواع سبک های پرایس اکشن به شرح زیر است:
- سبک ICT
- سبک RTM
- سبک ال بروکس
- سبک سم سیدن
- سبک آلفونسو
- سبک اسمارت مانی
- سبک خاکستر
- سبک لنس بگز
- سبک وایکوف
معرفی کندل و اجزای آن در معامله پرایس اکشن
از آن جایی که پرایس اکشن از طریق الگوهای کندل در داخل نمودارها مشخص میشود، برای ادامه آموزش پرایس اکشن نیاز است که نگاهی به کندل و اجزای آن داشته باشیم. چیزهای زیادی وجود دارد که میتوانیم از پرایس اکشن و نمودار کندل (یا شمعدان) بفهمیم. در حالی که بیشتر معامله گران صرفاً به دنبال یک، دو یا حتی سه الگوی کندل در پرایس اکشن هستند میتوان اطلاعات بسیار بیشتری را نیز از این الگوها استخراج کرد.
کندلها فقط یک نشان از حرکت قیمت هستند که در نمودار نشان داده میشوند و مشخص میکنند که معامله گران در بازار چگونه عمل کردهاند. از طریق کندلها میتوانیم اطلاعات زیر را متوجه شویم:
• آیا قیمت کاملاً توسط گاوها یا خرسهای بازار کنترل شده است یا خیر
• آیا کل کندل کاملاً صعودی است یا نزولی است
• هر کندل دارای شکل باز، بسته، بیشترین قیمت (high) و کمترین قیمت (high) است.
• هر کندل با تلاش خریداران و فروشندگان برای ورود و خروج از بازار تکمیل میشود.
معرفی الگوهای کندل
حال برای ادامه آموزش پرایس اکشن به سراغ الگوهای مختلف کندلها در داخل نمودارهای قیمت میرویم. هر کدام از این الگوها دارای معنای خاصی هستند و به هنگام دیدن آنها روی نمودار میتوانید واکنش مناسب را انجام بدهید.
الگوی اینساید بار
اینساید بار كوچكتر و در محدوده زیاد تا حد متوسط بار یا نوار قبلی است یعنی بالای آن پایینتر از بخش بالایی نوار قبلی و پایین آن بالاتر از بخش پایینی نوار قبلی است. موقعیت نسبی آن می تواند در بالا، وسط یا پایین نوار قبلی باشد.
این امکان وجود دارد که بالای میله داخلی و نوار قبلی یکسان باشند، و گاهی ممکن است که در پایین کندلها چنین اتفاقی بیفتد. اگر بالا و پایین هر دو یکسان باشند، تعریف آن به عنوان یک نوار درونی دشوار است، اما دلایلی وجود دارد که چرا ممکن است اینگونه تفسیر شود. این استراتژی پرایس اکشن معمولاً به عنوان یک الگوی شکست در بازارهای معتبر مورد استفاده قرار میگیرد، اما در صورت تشکیل در سطح نمودار کلیدی نیز میتواند به عنوان یک سیگنال معکوس معامله شود.
الگوی اوتساید بار
اوتساید بار از کندلی که قبل از آن قرار میگیرد بزرگتر است و کاملا با آن همپوشانی دارد. همچنین یکی دیگر از ویژگیهایی که میتوان از طریق آن الگوی اوستاید بار را تشخیص داد این است که سقف آن بزرگتر از کندل قبل از خود است و کف آن نیز کوچکتر از کندل پیشین از خودش است.
اگر این الگو را در داخل بازار مشاهده کردید باید بدانید که در کندل قبل از آن بیتصمیمی وجود دارد. با این حال بازار پس از نقطهای که کندل اوتساید بار قرار دارد، تصمیم میگیرد که قیمت به سمت بالا برود یا پایینتر بیاید.
یکی از مسائلی که باید در نظر داشته باشید، ترکیب این الگو با الگوهای دیگر است. توجه به ترکیب این الگو با دیگر الگوهای پیش و پس از آن میتواند معناهای متفاوتی داشته باشد. با این وجود محل قرار گیری آنها از همه چیز مهمتر است و بیشتر از هر چیز باید به آن توجه کرد. اگر کف اوتساید بار به وسط نزدیک باشد، وضعیتی را نشان میدهد که خریداران و فروشندگان نتوانستهاند بر یکدیگر غلبه کنند.
الگوی پین بار
یکی دیگر از الگوهایی که باید در آموزش پرایس اکشن به خوبی باید آن را یاد بگیریم الگوی پین بار است. یک الگوی پین بار از یک کندل منفرد تشکیل شده است و نشان از ریجکشن قیمت و وارونگی در بازار دارد. سیگنال پین بار در یک بازار معتبر و محدود قابل بررسی است و میتواند از یک سطح پشتیبانی یا مقاومت اصلی نیز با روند متقابل معامله شود. از آن جایی که انتهای پین بار نشان دهنده ریجکشن قیمت و معکوس شدن آن است، پین بار دلالت بر این دارد که ممکن است قیمت از جهتی که انتهای کندال نشان میدهد عوض شود.
دوجی Doji
این الگو یکی از معروفترین الگوهای هر تحلیل و آموزش پرایس اکشن است و تشخیص و فهم کاربرد آن در پرایس اکشن بسیار آسان است. کندل دوجی شکلی شبیه به صلیب دارد که نقطه تقاطع درست در مرکز دو خط است. در یک کندل دوجی، قیمت در اصل بدون تغییر است. از این رو، این کندل نشان دهنده عدم تصمیم بازار است. به همین دلیل مانند یک ناحیه ازدحام است که درون یک کندل فشرده شده است. وقتی که این الگو را مشاهده کردید به دو صورت میتوانید در داخل بازار واکنش نشان بدهید.
این الگوها میتوانند برگشتی باشند
این الگوها میتوانند ادامهدار باشند
پس هم میتوانید (در صورت وجود ترند به سمت عقب) وضعیت خود را تغییر بدهید و هم میتوانید (در صورت عدم وجود چنین روند معکوسی) به آن به عنوان یک سیگنال برای عدم واکنش در بازار استفاده کنید.
الگوی دوجی وقتی که قیمت آغازین و قیمت پایانی یک کندل با هم برابر باشد، ایجاد میشود. دوجی انواع مختلفی دارد و میتوان با شناخت دوجی ستارهای، دوجی پایه بلند، دوجی سنجاقک و دیگر نوعهای آن، برداشتهای مختلفی از دوجی داشت.
الگوی فیکی ماروبوزو Marubozu
اگر بتوانید الگوی دوجی را به خوبی تشخیص بدهید، الگوی ماروبوزو را نیز میتوانید به راحتی تشخیص بدهید. علت این است که این دو الگو برعکس هستند. قیمت باز و قیمت بسته شدن در انتهای اکستریم کندل قرار دارد. ماروبزویی که که در بالاترین قیمت بسته میشود، قدرت صعودی قدرتمندی را نشان میدهد ، در حالی که وضعیت عکس آن، نشانگر خرسی شدن شدید بازار است.
بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که این الگو، بیشتر از اینکه برای تجارت به درد بخورد، در آموزش پرایس اکشن و ابزارهای آن نقش بیشتری دارد. با قرار دادن کندل روی این بار، قادر به قضاوت در مورد جهت هر نوار هستیم. اگر قصد داشته باشید از این الگو در تجارت استفاده کنید، باید دو نکته را در نظر داشته باشید.
نکته اول این که به آن به عنوان ادامه یک الگو در یک بریک اوت قوی نگاه کنید.
نکته دوم این است که میتوانید از ترکیب آن با الگوهای دیگر، وضعیتهای جدیدی را شناسایی کنید و از آنها برای عمل در بازار استفاده کنید.
هارامی Harami
الگوی هارامی شامل یک کندل با بدنه کوچک است که قبل از آن یک کندل با بدنه بزرگ قرار دارد. در واقع کندل دوم در دل کندل بزرگ قبلی قرار گرفته است. هارامی در زبان ژاپنی به معنی باردار است و در واقع کندل بزرگتر در این الگو، حکم مادر را دارد و کندل کوچکتر نشان دهنده بچه است. اهمیت اخطار الگوی هارامی به اندازه اهمیت اخطار الگوهایی مانند چکش، دارآویز و پوشا نیست. با پدید آمدن یک هارامی ترمز حرکت بازار کشیده میشود و بازار مدتی آرام میشود. کندل مادر نشان دهنده نقطه اوج و نزول بازار است.
خطوط روند
حال که نسبت به الگوها به شناخت کافی رسیدیم، باید برای ادامه آموزش پرایس اکشن به سراغ خطوط روند برویم. احتمالا میدانید که خطوط روند خطوطی هستند که در فرآیند تحلیل مالی باراز روی نمودار کشیده میشوند تا بتوان از آنها نتایجی به دست آورد و در داخل بازار طبق این نتایج عمل کرد. خطوط روند در پرایس اکشن نیز کاربرد دارند چرا که میتوان با کشیدن این خطوط روی الگوهای مختلف کندل، به نتایج جالبی رسید.
با کشیدن این خطوط، کفها و سقفهای قیمت در داخل نمودار مشخص میشوند. خطوط روند پتانسیل بسیار خوبی در جذب کندلهای برگشتی دارند. شما در واقع با این خطوط و استفاده از دانش خود میتوانید به راحتی مقاومتها و حمایتهای بازار را تشخیص بدهید. همانطور که میدانید خطوط روند با داشتن دو نقطه رسم میشوند. برای کشیدن خطوط نزولی به دو کف و برای کشیدن خطوط صعودی به دو قله نیاز داریم. در چنین حالتی برخورد نقطه سوم با خط مشخص کننده واکنش سهم به نقاط حمایت و مقاومت است .
پرایس اکشن چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
در اصل میتوان گفت پرایس اکشن هر چیزی را که بتوان از روی نمودار دید به شما میگوید. افرادی که از پرایس اکشن استفاده میکنند، به دنبال راهی برای ورود به بازار و اتخاذ نوعی استراتژی عملیاتی هستند. این کار توسط عوامل زیر انجام میشود:
- نمودار
- اطلاعات قیمت بلادرنگ (قیمتهای عرضه و همچنین قیمتهای تقاضا)
- شتاب، بزرگی و همچین حجم معاملات
به این استراتژیهای پرایس اکشن به طور عمومی شکست میگویند. کافی است که خطوط مقاومت و حمایت در نمودارهای کندلی که استفاده میکنند را رسم کرد تا خطوط شکسته شوند.
با این کار قیمت بسته شدن یا باز شدن در تایم فریمهای مختلف مشخص میشوند و میتوان استراتژیهای مختلفی را در بازار طبق آنها در پیش گرفت. این استراتژیها بسیار متنوع هستند.
اگر شکست احتمالاً با افزایش کم حجم معاملات همراه باشد، ممکن است قیمت سهام پایدار را نشان دهد. سرمایهگذار میتواند تصمیم بگیرد که آیا روی همین سهام بماند یا موقعیتهای دیگری را اتخاذ کند.
شکستها در پرایس اکشن همچنین میتوانند برعکس حرکت کنند و قیمتها پایینتر از حد مشخصی قرار گیرند. در این حالت، سرمایه گذار میتواند پوزیشن خود را تغییر بدهد تا ببیند قیمت سهام با چه روندی در حال حرکت است.
معاملهگران پرایس اکشن همچنین میتوانند نوسانات قیمت را برای تصمیمگیری در مورد معاملات مطالعه کنند. به عنوان مثال، اگر سهام در حال نوسان یا در حال بالا رفتن باشد، باید جدیدترین نوسانات قیمت را مطالعه کنید تا الگوی موجود را ببینید. اگر چنین چیزی وجود دارد، میتوانید از آن استفاده کنید تا تصمیم بگیرید چه زمان خرید یا فروش را انجام دهید تا ببینید سرمایه خود را در کدام جهت تغییر دهید.
روش معامله در پرایس اکشن
پس از این که توانستید به خوبی نسبت به این تکنیک آگاهی پیدا کنید و مفهوم اولیه را به خوبی فهمیدید طی شش مرحله میتوانید نسبت به انجام آن اقدام کنید. انجام این شش مرحله باعث خواهند شد که بتوانید به خوبی بازار را پیشبینی کنید، استراتژی خود را تعیین و روند حرکت را مشخص کنید تا به سودآوری برسید.
- اولین مرحله در تحلیل به روش پرایس اکشن این است که به تایم فریم بالاتر مراجعه شود.
- در مرحله دوم به حرکت قیمت در تایم فریم وسط یا معاملاتی نگاه میکنیم.
- در مرحله سوم حرکت قیمت با بررسی قدرت و توان و یا ضعف و عدم توان مطالعه میشود.
- در مرحله چهارمِ اکشن پرایس جهت روند بعدی و آینده بازار پیشبینی میشود.
- در مرحله پنجم با توجه به مراحل قبل به یک پیشبینی از حرکت قیمت میرسیم.
- در مرحله پایانی ستاپهای معاملاتی را تعریف میکنیم.
مزایای پرایس اکشن
مبنا قرار دادن پرایس اکشن برای تصمیم در مورد معامله به شما این امکان را میدهد تا به صورت بلادرنگ و متناسب با حرکت بازارها، تجارت کنید. وقتی تنها به نمودار شمعی تکیه میکنید، میتوانید بفهمید که دقیقاً چه اتفاقی در بازار رخ میدهد. پرایس اکشن دارای مزایای زیادی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
- منجر به شفافیت میشود و اطمینان هنگام ورود به موقعیت موردنظر، اعتماد به نفس شما را افزایش میدهد.
- درک سیگنالهای تولیدی آن بسیار آسان است. برای درک استراتژیهای پرایس اکشن لزوماً نیازی به داشتن مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد یا مدیریت مالی ندارید.
- دسترسی به پرایس اکشن برای هر کسی که مایل است زمان مشخصی را برای مطالعه مفاهیم پایه آن اختصاص دهد، آسان است.
بازههای زمانی یا همان تایم فریمهایی که برای معامله انتخاب میکنید از اهمیت خاصی برخوردار هستند. برخی از معاملهگرانی که از پرایس اکشن استفاده میکنند، ترجیح میدهند از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کنند و آنها را قابل اطمینانتر میدانند زیرا یک نوار روزانه مقدار بیشتری داده را در مقایسه با یک نوار 5 دقیقه ای نشان میدهد.
هرچه داده بیشتر باشد، سیگنالهای تولید شده توسط نوار اطمینان بیشتری دارند. این سیگنالها پتانسیل بیشتری برای هدایت شما به سمت معامله موفق دارند. این مسئله یکی از مزیتهای بزرگ پرایس اکشن است.
سود مداوم در بازار ارز از طریق روشهای معاملاتی انعطاف پذیر بدست میآید که پرایس اکشن یکی از آنها است. بازار سهام بسیار پویا است. برای بهره گیری از حرکت بازارها، باید فقط به استراتژیهای پرایس اکشن تکیه کنید. به طور خلاصه، این تکنیک فرصتی عالی را به شما اعطا میکند که در تصمیمات خود عاری از احساسات عمل کنید و انعطافپذیر باشید و این مسئله مهمترین چیز برای ایجاد معاملات پرسود در بازارهای جهانی است.
معایب پرایس اکشن
این تکنیک علیرغم مزایایی که دارد، معایبی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال یکی از مسائلی که معمولا در مورد این تکنیک مشکلساز میشود این است که تعداد معاملاتی که میتوانید با آن انجام بدهید کم است چرا که استفاده از آن نیاز به صبر و شکیبایی دارد. این امر به این دلیل است که این تکنیک به معاملهگر نیاز دارد تا در پشتیبانی و مقاومت منتظر کانفیرمیشن یا تایید باشد.
این کانفیرمیشن میتواند به شکل الگوی Pinbar یا Engulfing باشد؛ اما با انتظار برای تأیید، ممکن است که بسیاری از فرصتهای خوب بازار از بین برود. البته شما میتوانید که منتظر تایید نیز نباشید و بدون تایید معاملات خود را انجام بدهید.
یکی دیگر از معایبی که برای این تکنیک به آن اشاره میکنند این است که باید منتظر سطح خود باشید. معاملهگران قیمت - عمل همیشه منتظر رسیدن قیمت به سطح خود هستند. برخی از این سطوح میتوانند پشتیبانی و مقاومت باشند، یا مقاومت قبلی به پشتیبان و غیره تبدیل شوند.
این در حالی است که در یک بازار پرتحرک، غالباً قیمت به دلیل عدم تحرک اساسی در این سطوح به ریتست برنمیگردند. این مسئله باعث میشود معاملهگر قیمت در حاشیه باشند در حالی که بازار در حال حرکت است.
اگر در دورههای آموزش پرایس اکشن شرکت کرده باشید به شما آموزش داده میشود که استاپهای خود را دقیقاً بالاتر از بلندی / پایین شمع قرار دهید. بنابراین جای تعجب ندارد که معاملهگران تمایل داشته باشند که استاپ خود را در سطوح آشکار قرار دهند. به همین دلیل، شما فرآیند معامله خود را متوقف کردهاید تا به تماشای بازگشت قیمت بنشینید.
گاهی از اندازه شمعدان معکوس نیز به عنوان یکی از ضعفهای پرایس اکشن نام میبرند. الگوهای معکوس شمعدان به عنوان تأیید عدم نگه داشتن سطح کار میکنند. شمعدانهایی مانند الگوی Pinbar و Engulfing در هر شکل و اندازهای نمایان میشوند.
جمع بندی
ما در این مطلب مروری بر پرایش اکشن داشتیم، مزایا و معایب آن را بررسی کردیم و دیدیم که چگونه میتوان از آن استفاده کرد. بدون شک پرایس اکشن یکی از بهترین تکنیکهای پیش بینی بازار و همچنین سودآوری است. پرایس اکشن به زبان ساده، یکی از بنیادیترین و قدیمیترین روشهای تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی است که بدون استفاده از اندیکاتورهای پیچیده و تنها با تمرکز بر حرکت خالص قیمتها در نمودارها، امکان تحلیل و پیشبینی روند بازار را فراهم میآورد.
استفاده ناشیانه از پرایس اکشن میتواند برای شما مشکلزا باشد و شما را دچار مشکل کند. اگر قصد دارید که وارد بازار شوید و از استراتژیهای بازار استفاده کنید، حتما دانش استفاده از آن را یاد بگیرید و سعی کنید در دورههای آموزشی معتبر شرکت کنید. بدون شک استفاده از این تکنیک میتواند برای شما سودآور باشد چرا که هم اکنون بسیاری از افراد آن را روی نمودارهای قیمت بازار بورس، اوراق بهادار و غیره به کار میبرند.