الگو کندل استیک جزء یکی از مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال محسوب میشوند. این قسمت برای بسیاری از تحلیلگران تکنیکال به معنای پایه و الفبای تحلیلی میباشد. همانطور که میدانید شمعها (کندلها) دارای سه قسمت اعم از بدنه، سایه بالایی و سایه پایینی هستند. سایهها اطلاعات ارزشمندی را در اختیار معاملهگران و تحلیلگران قرار میدهند و درواقع بیانگر چگونگی و چرایی عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص هستند. سایهها در تفسیر روانشناسی بازار اهمیت دارند. این در حالی است که برخی تحلیلگران توجه کافی نسبت به سایهها ندارند. در سری مقالات آموزشی کارگزاری بیدار، قصد داریم علاوه بر پاسخ به اینکه سایه بلند کندل نشانه چیست، به بررسی کندل با شدو بلند و کندل بدون سایه بپردازیم.
shadow در کندل چیست؟
همانطور که در تصویر میبینید، هر کندل حاوی اطلاعاتی نظیر قیمت باز شدن، قیمت بسته شدن، سقف و کف قیمت است و در واقع یک کندل از این مقادیر به وجود آمده است.
سایهها به صورت خطوطی در بالا و پایین بدنه کندل ظاهر میشوند. خط بالای بدنه کندل «فتیله» و خط پایین بدنه کندل «دم» نامیده میشود؛ در حالت کلی به این خطوط «سایه کندل» میگویند.
در نمودار شمعی، بالاترین مقدار قیمت با قسمت فتیله یا همان سایه بالایی و پایینترین مقدار قیمت با قسمت دم یا همان سایه پایینی نشان داده میشود.
وقتی یک سهم با قیمتی بالاتر از قیمتی که باز شده است، بسته میشود معمولا بدنه آن کندل تو خالی (سفید) یا سبز رنگ است و یک کندل صعودی محسوب میشود. در چنین حالتی قسمت پایین بدنه کندل نشاندهنده قیمت آغازین و قسمت بالایی نشاندهنده قیمت بستهشدن سهم است.
در کندل نزولی، قیمت بسته شدن سهم کمتر از قیمت آغازین آن است و در این حالت بدنه کندل قرمز رنگ یا توپر (مشکی) است. قسمت بالای بدنه کندل، نشان دهنده قیمت آغازین سهم و قسمت پایین بدنه کندل نشاندهنده قیمت بستهشدن سهم میباشد.
سایه کندل چه چیزی را آشکار میکند؟
پیش از این گفته شد که سایه بالایی کندل بالاترین مقدار قیمت و سایه پایینی کندل پایینترین مقدار قیمت را نشان میدهد اما این تنها کاربرد شدو کندل نیست. سایهها، اطلاعات مهمی در مورد نحوه عملکرد سهم در یک بازه زمانی مشخص را در اختیار تحلیلگران و معاملهگران قرار میدهند.
استراتژی سایهها
برخی کندلها دارای سایههای بلند، برخی دارای سایههای کوتاه و حتی تعدادی از آنها اصلا سایه ندارند. معمولا سایههای بالایی و پایینی با یکدیگر هماندازه نیستند و معنی شدو در کندل با یکدیگر متفاوتند و بیانگر نکات و اطلاعات مفیدی هستند که در ادامه به آن میپردازیم.
بیانگر نکات و اطلاعات مفیدی هستند که در ادامه به آن میپردازیم.
اگر سایه بالایی بلندتر باشد
وقتی که سایه بالایی کندل بلندتر است، در واقع قیمت بسته شدن سهم به طور قابل توجهی پایینتر از بیشترین مقدار قیمت قرار دارد و نشانگر این است که فروشندگان سعی بر پایین آوردن قیمت در آن بازه دارند.
اگر کندل نزولی، سایه بالایی بلندی داشته باشد؛ بین قیمت باز شدن و بالاترین قیمت اختلاف زیادی وجود دارد. همچنین اگر کندل صعودی باشد، بین قیمت بسته شدن و بالاترین قیمت فاصله زیادی وجود دارد.
اگر سایه پایینی بلندتر باشد
وقتی که سایه پایینی بلندتر است، برعکس حالت فوق اتفاق میافتد و فروشندگان سعی بر کاهش قیمت دارند اما قدرت خریداران مانع از کاهش قیمت شده و قیمت را افزایش میدهند و در نهایت سایه پایینی بلندتر میشود. احتمال تغییر روند بازار در این محدوده وجود دارد اما این نوع سیگنال کمی ضعیف است. علاوه بر این وقتی بازار در حالت اشباع فروش یا حمایت است، سایه پایینی بلند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
سایههای بلند درطرف بالا یا پایین، اغلب در انتهای یک روند و دقیقا قبل از بازگشت روند ایجاد میشوند و سپس روند جدیدی در جهت مخالف ایجاد میشود.
اگر کندل نزولی و سایه پایینی بلندی داشته باشد، میتوانید بین قیمت بسته شدن و پایینترین قیمت، اختلاف زیادی را مشاهده کنید. ولی اگر کندل صعودی این شرایط را داشته باشد، بین قیمت باز شدن و پایینترین قیمت فاصله زیادی را مشاهده میکنید.
نکته: معمولا سایههای بلند به وضعیت هیجانی بازار اشاره میکنند.
اگر سایه کوتاه باشد
هنگامی که کندل، سایه کوتاهی دارد بیانگر این است که بیشتر معاملات سهم در بین قیمت آغازین و قیمت بسته شدن سهم، اتفاق افتاده است. اگر سایه طولانیتر باشد نشانگر این است که معاملات در قیمتی بیشتر یا کمتر از قیمت آغازین و بسته شدن، رخ داده است.
تفاوت الگوهای شمعی با توجه به شکل سایه
از الگوهایی که سایه در آنها نقش مهمی دارد میتوان به الگوی چکش، چکش معکوس، مرد دارآویز، پینبار، دوجی و دوکی و اشاره کرد.
در الگوی چکش هرچقدر بدنه کوچکتر و سایه پایینی بلندتر باشد، احتمال شکلگیری الگو، قویتر است. این الگو در کف به وجود میآید.
درصورتی که الگوی چکش در کف ایجاد شود چکش وارونه نام دارد و میتواند بیانگر بازگشت روند باشد. در الگوی چکش وارونه نیز هرچه بدنه کندل کوچکتر و سایه بالایی آن بلندتر باشد، الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
الگوی مرد دارآویز همان الگوی چکش نزولی است که در سقف بهوجود میآید. طول سایه بهتر است حداقل سه برابر بدنه اصلی باشد چراکه الگو در این حالت از اعتبار بیشتری برخوردار است. در حالت کلی هرچه اندازه سایه پایینی بلندتر و سایه بالایی کوتاهتر باشد، این الگو معتبرتر است.
الگوی پینبار، بدنهای بسیار کوچک و سایه بلندی دارد و مجموعهای از همه الگوهای فوق است. در حالت کلی میتوان هر الگویی را که بدنه کوچک و سایه بلندی دارد را پینبار نامید. الگوی پینبار نزولی، سایه بالایی بلند دارد یعنی در این حالت قیمتها به زودی کاهش خواهند یافت و الگوی پینبار صعودی، سایه پایینی بلندی دارد و نشاندهنده افزایش قیمتها است.
الگوی کندل دوجی بدنه بسیارکوچک و سایه بلند دارد. این کندلها نشان دهنده سردرگمی و تردید در بازار هستند.
الگوی دوکی (spinning top)، بدنهای کوچک و سایهای بلند دارد. شکل الگو بیانگر این است که قیمت نوسانات زیادی را تجربه کرده است و جدال خریداران و فروشندگان را برای تعیین قیمت نشان میدهد. همچنین الگوی دوکی مانند الگوی دوجی، نشاندهنده سردرگمی و تردید در بازار است. اگر این الگو در انتهای روند نزولی شکل گیرد و سپس یک کندل صعودی قدرتمند (که به این سردرگمی پایان دهد) ایجاد شود، احتمال افزایش قیمت و تغییر روند وجود دارد. برعکس این حالت نیز صادق است.
چگونه با استفاده از سایه کندلها معامله کنیم؟
همانطور که گفته شد از سایهها میتوان اطلاعات مهمی بدست آورد. مثلا یک سایه میتواند نشاندهنده برگشت روند یا جابهجایی قدرت خریدار یا فروشنده باشد.
نکته: سایه الگوهای شمعی زمانی معتبر هستند که در مناطق مهمی مثل PRZ باشند. با توجه به سایر عوامل میتوان تشخیص داد که روند به صورت بازگشتی یا ادامهدهنده خواهد بود.
در الگویی مثل پین بار، سایه نقش مهمی دارد و میتوان از آن به عنوان یک سیگنال اولیه استفاده کرد. در این حالت اگر به اصطلاح کندل بعدی بالاتر از این کندل بسته شود، یعنی قیمت بسته شدن آن بالاتر از پین بار بوده و یک سیگنال خرید محسوب میشود.
همچنین اگر کندل بعد از پینبار، پایینتر از پینبار بسته شود یعنی قیمت بسته شدن کندل پایینتر از سایه پینبار باشد، یک سیگنال فروش محسوب میشود. در این حالت بعد از مشاهده کندل تاییدی میتوانید وارد معامله شوید و حدضرر را بالاتر از کندل اولی (کندل سیگنال) قرار دهید. سیو سود (TP) را نیز در محدوده حمایت قرار دهید.
در موقعیت خرید برعکس حالت فروش عمل کنید و بعد از مشاهده کندل تاییدی، وارد معامله شوید و حدضرر را پایینتر از کندل اولی (کندل سیگنال) قرار دهید و سپس سیو سود (TP) را نیز در محدوده مقاومت قرار دهید.
نکته: در الگوهای کندل استیک باید به دنبال تاییدیه باشید یعنی یک کندل تاییدی باید بعد از کندل اول (کندل سیگنال) مشاهده شود تا بتوان با اطمینان بیشتری وارد معامله شد.
جمعبندی
سایهها میتوانند سیگنالهای مهمی در جهت شناسایی حرکت بعدی بازار بدهند. اما پیشنهاد ما به شما این است که همیشه برای تصمیمگیری از ابزارهای تکنیکالی دیگر مانند سطوح حمایت و مقاوت، خطوط روند و ... استفاده کنید تا تحلیل شما از اعتبار بیشتری برخوردار باشد.
برای آشنایی بیشتر با کندل استیک میتوانید از مقالات موجود در سایت کارگزاری بیدار جهت تکمیل آموزش خود استفاده کنید.