یکی از موضوعات مهم در بازارهای مالی جهانی وجود رابطه بین طلا و دلار و نفت است. یکی از موضوعاتی که باید از دید تحلیلگران بهخصوص تحلیلگران بنیادی موردتوجه قرار گیرد، رابطه طلا و دلار و نفت است. زیرا یکی از پارامترهای مهم و تأثیرگذار بر بازار و سهام شرکتهای بورسی میباشد.
رابطه بین طلا و دلار آمریکا
نقش طلا بهعنوان یک ارز در سراسر جهان فراگیر است. در طول تاریخ و امروز، طلا پول است. فیلسوف باستان ارسطو نوشت که پول باید بادوام، قابل تقسیم، سازگار و راحت باشد و بهخودیخود ارزش داشته باشد. طلا تمام این خصوصیات را دارد.
طلا جدا از نقش فلز یا کالا، یکی از قدیمیترین ابزارهای تبادل شناخته شده برای بشر است. در واقع، طلا هم بهعنوان کالا و هم بهعنوان ارز نقش دوگانه دارد. طلا در طول تاریخ دارای استاندارد ارزش بوده و امروزه بهعنوان یک دارایی بسیار مطلوب باقیمانده است. بهعنوان یک کالا، ارزش طلا با عرضه تقاضا و احساسات بازار تغییر میکند. قیمت طلا به ارزش دلار مرتبط است.
این واقعیت که دولتهای جهان طلا را بهعنوان ذخیره ارزی نگه میدارند، اهمیت این فلز را برجسته میکند. در طول تاریخ، بسیاری از دولتها از طلا برای تهیه ارزهای خود استفاده میکردند و یک استاندارد طلا ایجاد میکردند.
طلا در برابر دلار آمریکا
طلا معمولاً به دلار آمریکا ساخته میشود؛ بنابراین، بین قیمت طلا و دلار رابطه وجود دارد، به این معنا که افزایش و کاهش ارزش دلار، میتواند بر قیمت طلا تأثیر بگذارد.
درحالیکه رابطه بین ارزش دلار آمریکا و طلا مهم است، دلار تنها عاملی نیست که بر قیمت این فلز گرانبها تأثیر بگذارد. از دیگر عواملی که بر ارزش طلا و دلار تأثیر میگذارد، نرخ بهره، تورم، سیاستهای پولی و عرضه و تقاضا است.
طلا یک دارایی است. به همین ترتیب، ارزش ذاتی دارد. بااینحال گاهی اوقات با گذشت زمان میتواند بهصورت ناپایدار، نوسان کند. بهطورکلی، هنگامیکه ارزش دلار نسبت به ارزهای دیگر در سراسر جهان افزایش مییابد، قیمت طلا باتوجهبه دلار آمریکا کاهش مییابد.
هرچه قیمت کالایی بالاتر میرود، خریداران کمتری برای آن وجود دارند یا بهعبارتدیگر، تقاضا کاهش مییابد و در قیمتهای پایینتر تقاضا افزایش مییابد.
رابطه طلا و دلار عکس است یعنی هرچه ارزش دلار آمریکا پایین میآید، طلا گران میشود. طلا بهخودیخود بازدهی ندارد؛ بنابراین، برای تقاضا باید با داراییهای دارای بهره رقابت کند. بهعبارتدیگر، داراییهای دیگر به دلیل مؤلفه نرخ بهره، تقاضای بیشتری دارند.
درحالیکه قیمت طلای دلار آمریکا یک معیار کاملاً پذیرفته شده است، 95٪ از جهان باید ارزش این فلز را به نرخ ارز محلی خود تبدیل کنند. یک عامل روانشناختی نیز به ارزش طلا متصل است. قیمت طلا بهطورکلی به ارزش کلی ارزهای فیات یا کاغذی حساس است.
رابطه قیمت نفت و طلا
حجم مطالعات انجام شده در مورد قیمت نفت و طلا در چند سال گذشته افزایشیافته است که بخشی از آن به دلیل افزایش اخیر قیمتهای نفت و طلا میباشد. نفت و طلا دو کالای استراتژیک هستند و معمولاً انتظار میرود نقشهای غیر قابل جایگزین و بیبدیلی در اقتصاد جهانی داشته باشد.
نفت بیشترین کالای قابل معامله در جهان است. از لحاظ تجربی میتوان مشاهده کرد که نوسانات قیمت نفت نهتنها با تحولات عمده در اقتصاد جهانی همراه بوده، بلکه محرکی برای تورم و رکود اقتصادی میباشد. بهعنوانمثال، افزایش قیمت نفت در سالهای 1974 و 1979 نقش مهمی در افت اقتصاد جهان داشت، درعینحال، تورم نیز در حال افزایش بود
اهمیت قیمت نفت بهخصوص در بازارهای جهانی به این دلیل است که تغییر در قیمت نفت در بازارهای دیگر بهخصوص ارز تأثیرگذار است اما رابطه عکس برقرار نیست. به همین خاطر بررسی تحولات در نفت اهمیت بیشتری دارد.
قیمت نفت بیشتر تحت تأثیر مسائل سیاسی کشورهای تولیدکننده است و از طرفی به میزان تقاضای کشورهایی مانند چین و هند و ایالات متحده که جزو بزرگترین مصرفکنندگان هستند، بستگی دارد.
زمانی که قیمت نفت بالا میرود موجب کاهش ارز در کشورهایی میشود که مصرفکنندگان نفت هستند. همانطور که گفته شد چین و هند و ایالات متحده متقاضیان بزرگ ارز هستند بنابراین دلار و ین بیشترین افت را خواهند داشت. کشورهای صادرکننده نفت از جمله کانادا از بالارفتن قیمت نفت سود خواهند برد و ارزش دلار کانادا نیز بالا میرود.
تأثیر دیگر قیمت نفت بر بازارهای مالی است. بسیاری از شرکتها از جمله شرکتهای خودروسازی که نفت از عوامل مؤثر بر آنها است، از تغییرات قیمت نفت تأثیر خواهند پذیرفت. زمانی که تنشهای سیاسی در کشوری بالا میرود، قیمت نفت و طلا همروند روبهرشدی به خود میگیرد.
افزایش قیمت نفت موجب افزایش تورم خواهد شد چون ارز کشورهای متقاضی را کاهش میدهد. در زمان تورم یکی از بازارهای جذاب برای سرمایه گذاری، طلا است که موجب حفظ ارزش پول خواهد شد و در برابر تورم ارزش خود را حفظ خواهد کرد. در نتیجه، افزایش قیمت نفت موجب تورم و افزایش تقاضا برای طلا میشود.
در بازارهای جهانی طلا به دلار ارزشگذاری میشود. زمانی که نرخ دلار افزایش مییابد، تقاضای متقاضیان و خریداران طلا ه واسطه ارزهای دیگر، کاهش مییابد. بالعکس کاهش قیمت دلار موجب افزایش خریداران طلا با ارزی غیر از دلار میشود بنابراین تقاضا و بالطبع قیمت آن افزایش مییابد.
رابطه طلا و سهام
از سال 2001 تا پایان 2003 ، اقتصاد پس از بحران تام یوم کونگ (Tom Yum Kung Crisis) دوباره شروع به بهبود کرد. بورس اوراق بهادار بهخصوص در سال 2003 رشد کرد. در مورد طلا، قیمت در همان جهت بازار سهام افزایش یافت، اما با نرخ کمتری.
در ابتدای سال 2004 تا اواسط سال 2008 ، بورس سهام بهتدریج در حال افزایش بود. اساساً اقتصاد هنوز خوب بود، اما از جنبشهای سیاسی مانند کودتا و چندین تظاهرات تأثیر پذیرفت. به نظر میرسید در این زمان قیمت طلا نیز افزایشیافته است، اما برخلاف سال 2001-2003 قیمت طلا بیش از سهام افزایش یافت؛ بنابراین، این نشان میدهد که طلا سرمایهای امن برای سرمایهگذاری است.
از اواسط سال 2008 تا پایان سال 2008 ، در این دوره سهام بورس اوراق بهادار افت کرد. بااینحال، طلا بار دیگر خود را بهعنوان یک دارایی ایمن اثبات کرده بود زیرا کمتر از سهام بورس کاهش یافت.
پس از بازگشت سودمند از سال 2009-2011 ، کابوسها سرمایهگذاران طلا را تحت تعقیب قرار دادند. در سال 2012 نشانههایی وجود داشت که نشان میداد طلا دیگر نمیتواند پناهگاهی امن باشد. به این دلیل بود که افزایش ناگهانی قیمت طلا طی سالهای 2009-2010 منجر به افزایش سفتهبازیهای طلا شد.
بهخصوص در سال 2011 ، قیمت طلا بهسرعت تغییر کرد و این بهوضوح یک حدس و گمان بود که باعث شد قیمت طلا در سالهای بعدی بهتدریج کاهش یابد.
همچنین، از سال 2012 که طلا به یک دارایی سوداگرانه تبدیل شده بود، بازده سرمایه گذاری طلا در جهت مخالف سهام قرار گرفت. وقتی سهام به گزینه مطلوبتری تبدیل شده بود، سرمایهگذاران از طلا روی برگردانده و در عوض روی سهام سرمایهگذاری میکردند.
بااینوجود، از سال 2013-2017 ، قیمت طلا به همان جهات سهام رفت. قیمت طلا نیز با نرخ کمتری افزایش یافت. وقتی شاخص بورس نزول کرد، قیمت طلا نیز پایین آمد.
طلا دارایی خود را بهعنوان یک پناهگاه امن ازدستداده بود و بنابراین، رابطه گذشته سهام و طلا ممکن است رابطه آینده سهام و طلا را پیشبینی نکند. پس از آن سرمایهگذاران باید همیشه داراییهای سرمایهگذاری شده خود را دنبال و درک کنند تا تاکتیکهای سرمایهگذاری مناسب را برای خود فراهم کنند.
در مجموع، "پاداشهای گذشته تعیینکننده آینده نیست" جملهای است که هنوز هم در یادآوری افرادی که میخواهند سرمایهگذاری کنند مؤثر است. علیرغم عدم توانایی در پیشبینی رابطه سهام و طلا، تنوع همچنان ادامه دارد.
پیشبینی میشود در آینده اگر نرخ دلار تغییر زیادی نداشته باشد، طلا و انس جهانی نیز نوسان خاصی نکند و قیمتها دچار تغییر زیادی نشوند و همین روند قیمتی در بازار ادامه داشته باشد.
جمع بندی
طلا که پیشرو در بازار فلزات گرانبها بهحساب میآید، یک دارایی سرمایهگذاری و همچنین یک کالای صنعتی است. طلا معمولاً بهعنوان "پناهگاه امن" شناخته میشود تا از ریسک بالا در بازارهای مالی جلوگیری کند و بنابراین یکی از ابزارهای مدیریت ریسک در پوشش و تنوع پرتفوی کالاها است.
ویژگی خاص طلا در حساسیت کمتر آن به نوسانات نرخ ارز است. در این راستا، طلا توانایی مقاومت در برابر تغییر قدرت خرید داخلی و خارجی ارز داخلی را دارد. ازآنجاکه تصور میشود قیمت طلا اغلب بهسرعت با تغییرات نرخ تورم سازگار میشود، اما طلا توانایی حفظ ارزش خود را دارد.
طلا در اوج بحرانهای مالی برای اکثر بازارهای پیشرفته مانند بازارهای سهام عمده اروپا و ایالات متحده "یک پناهگاه امن" بوده است. رابطه قیمت دلار و دلار نیز معکوس است. البته ممکن است برخی موارد این قانون نقض شود (مانند سال 2005) اما در بیشتر موارد رابطه معکوس صدق میکند. پیشنهاد میکنیم مقاله رابطه طلا با بورس ر ا نیز مطالعه نمایید.