logo

ارزش ذاتی سهام چیست؟ و محاسبه ارزش ذاتی سهام

خانهآموزش بورستحلیل بنیادیارزش ذاتی سهام چیست؟ و محاسبه ارزش ذاتی سهام

ارزش ذاتی یک مفهوم فلسفی است که در آن ارزش یک دارایی به ‌خودی‌خود یا به تعبیر عامیانه، مستقل از سایر عوامل مشتق می‌شود. تحلیلگران مالی تلاش می‌کنند تا مدل‌هایی را برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت (خارج از قیمت روز بازار) برآورد کنند.

ارزش ذاتی چیست؟

ارزش ذاتی (Intrinsic value) معیار ارزش دارایی است که این معیار به ‌جای استفاده از قیمت فعلی بازار با استفاده از یک محاسبه عینی یا مدل مالی به دست می‌آید. ارزش ذاتی یک اصطلاح با معانی مفید در زمینه‌های مختلف است که یک تحلیلگر مالی با استفاده از دانش خود سعی می‌کند ارزش ذاتی دارایی را با استفاده از تجزیه‌ و تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال برآورد کند.

در تجزیه‌وتحلیل مالی این اصطلاح برای شناسایی تقریبی ارزش ذاتی یک شرکت و جریان نقدی آن استفاده می‌شود. برای مثال در قیمت‌گذاری اختیار معامله به تفاوت بین قیمت اعتباری اختیار معامله و قیمت فعلی دارایی اصلی اشاره دارد.

با وجود آن که هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد، اما تحلیلگران مالی مدل‌های ارزیابی را بر اساس جنبه‌های یک شرکت که شامل عوامل کیفی، کمی و ادراکی است، ایجاد می‌کنند.

  • عوامل کیفی مانند مدل کسب‌وکار، حاکمیت و بازارهای هدف از مواردی هستند که مخصوص فعالیت‌های معاملاتی است.
  • عوامل کمی که در تحلیل بنیادی یافت می‌شود شامل نسبت‌های مالی و تجزیه‌وتحلیل صورت‌های مالی است. این عوامل به معیارهای نحوه عملکرد خوب یک شرکت اشاره دارد.
  • عوامل ادراکی به دنبال جذب سرمایه‌گذاران به‌واسطه ارزش نسبی یک دارایی هستند. این عوامل تا حد زیادی با استفاده از تجزیه‌وتحلیل تکنیکال محاسبه می‌شوند. تحلیلگر باید از مفروضات گوناگونی استفاده کند.

 محاسبه ارزش ذات سهام یک شرکت شامل عوامل مختلفی است که برخی از آنها طبق برآورد و فرض است. یک سرمایه‌گذار که از تجزیه‌وتحلیل کیفی استفاده می‌کند نمی‌تواند تشخیص دهد که بررسی ارزش سهم چقدر مؤثر خواهد بود. آیا ممکن است در آینده نزدیک ارزش سهام شرکت نزول یابد یا خیر.

استفاده از معیارهای کمی برای تعیین ارزش ذاتی ممکن است ریسک بازار مربوط به یک شرکت را کم‌رنگ کرده یا درآمد یا جریان‌های نقدی مورد انتظار را بیش از حد ارزیابی کند.

برخی از تحلیلگران و سرمایه‌گذاران ممکن است وزن بیشتری به سهامداران عمده یک شرکت بدهند؛ در حالی ‌که برخی دیگر درآمد را به‌عنوان استاندارد در نظر می‌گیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت سود ثابت داشته باشد، اما مقررات دولتی را نقض کرده است، قیمت سهام به احتمال زیاد کاهش می‌یابد.

با این حال، با انجام تجزیه و تحلیل بنیادی و منابع مالی شرکت، یافته‌ها ممکن است نشان دهد که ارزش شرکت کم است.

به طور معمول، سرمایه‌گذاران سعی می‌کنند از هر دو جنبه کیفی و کمی برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی یک شرکت استفاده کنند، اما سرمایه‌گذاران باید در نظر داشته باشند که در نهایت نتیجه تنها یک برآورد است.

valuation-1.jpg

ریسک بازار و ارزش ذاتی

عنصر ریسک بازار نیز در بسیاری از مدل‌های ارزش‌گذاری برآورد می‌شود. برای سهام، ریسک با بتا اندازه‌گیری می‌شود. بتا برابر یک یعنی ریسک خنثی تلقی می‌شود، بتا بیشتر از یک به این معنی است که سهام دارای نوسانات بالایی است درحالی‌که سهام با بتا کمتر از یک ریسک کمتری نسبت به بازار دارند.

برای مثال اگر عرضه محصول جدید برای یک شرکت مطابق برنامه پیش نرود، ریسک آن این است که بدون شک روند آتی سهم طبق برآوردها و تحلیل پیش نخواهد رفت و ارزش ذاتی شرکت را بسیار کمتر از آنچه قبلاً تعیین شده بود، می‌کند.

با این ‌حال در نهایت، هرگونه برآورد حداقل تا حدی ذهنی (نه قطعی) است؛ چرا که در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی محاسبه ارزش دارایی بر اساس یک مدل مالی است. اما محاسبه ارزش ذاتی سهم با توجه به ریسک بازار سرمایه و شرایطی که بر روند قیمت سهم تأثیرگذار است، نمی‌تواند برآوردی قطعی باشد و با درصدی خطا همراه است.

تحلیلگر، ارزش محاسبه شده را با قیمت فعلی دارایی در بازار سرمایه مقایسه می‌کند تا تعیین کند که دارایی نسبت به قیمت قابل معامله دارای ارزش بیش از حد یا ارزش کم است. به کمک معیار اختلاف بین قیمت بازار و ارزش ذاتی تخمین زده شده، به دنبال فرصت برای سرمایه‌گذاری می‌باشد.

کسانی که چنین مدل‌هایی را برآورد منطقی از ارزش ذاتی می‌دانند و بر اساس این برآوردها اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند، به‌عنوان سرمایه‌گذار بنیادی شناخته می‌شوند.

هر مدل به طور اساسی بر مفروضات متکی است. اگر مفروضات مورد استفاده نادرست یا اشتباه باشند، ارزش برآورد شده توسط مدل از مقدار ذاتی واقعی منحرف می‌شود. به همین خاطر در این مقاله، ما به انواع ارزش‌گذاری سهام اهمیت می‌دهیم و به آن خواهیم پرداخت.

محاسبه ارزش ذاتی سهام

یکی از متداول‌ترین روش‌های محاسبه ارزش ذاتی سهام مدل گوردون یا سود باقی‌مانده است (GGM یک نوع مدل سود سهام (DDM) است.) مبنای محاسبه در مدل گوردن، سود تقسیمی پیش‌بینی با نرخ ثابت می‌باشد.

طبق مدل گوردن که از رایج‌ترین روش‌های محاسبه ارزش ذاتی محسوب می‌شود، ارزش واقعی سهام شرکت بر اساس قرار دادن چند شاخص در یک فرمول محاسبه می‌شود.

به ‌این ‌ترتیب که فرض مدل رشد گوردون (GGM) این است که شرکت برای همیشه وجود دارد و سود سهامداران به طور مداوم به هنگام ارزش‌گذاری سهام یک شرکت، رشد می‌کند.

GGM تعداد نامحدودی از سود سهام هر سهم را می‌گیرد و با استفاده از نرخ بازده مورد نیاز آنها را به زمان حال تنزیل می‌دهد. GGM باتوجه ‌به فرض رشد سود سهام ثابت، برای شرکت‌هایی با نرخ رشد ثابت ایده‌آل است.

مدل رشد گوردون (GGM) روشی برای ارزیابی سهام است. سرمایه‌گذاران از آن برای تعیین رابطه بین ارزش و بازده استفاده می‌کنند. این مدل از ارزش فعلی خالص (NPV) سود سهام آینده برای محاسبه ارزش ذاتی دارایی‌ها استفاده می‌کند.

ارزش ذاتی سهام = D ÷ (k-g) 

D= سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم

K= بازده مورد انتظار سرمایه‌گذار

G= نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام

در این فرمول ارزش ذاتی سهام تابعی از هزینه حقوق صاحبان سهام، سود مورد انتظار در دوره آتی و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی آتی است که در این فرمول قرار می‌گیرد.

نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت

سهامداران همیشه در جست‌وجوی نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهم از طریق سایت محاسبه ارزش ذاتی سهام، جدول ارزش ذاتی سهام یا نرم افزار رایگان محاسبه ارزش ذاتی سهام هستند اما باید بدانند که در محاسبه ارزش دارایی‌ها رویکردهای مختلفی وجود دارد که در ادامه آنها را معرفی می‌کنیم.

  • رویکرد ترازنامه‌ای:

از روش‌های رایج محاسبه ارزش دارایی‌های شرکت محاسبه دارایی‌های مشهود و نامشهود شرکت، با محاسبه NAV یا ارزش خالص دارایی است. به کمک فاکتور NAV می‌توان ارزش دارایی‌های شرکت را مشخص کرد.

در این روش تنها ترازنامه شرکت را باید بررسی نمود و نیازی به بررسی گزارش صورت سود و زیان شرکت نیست. برای محاسبه آن باید سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ذخیره کاهش ارزش دارایی‌ها، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی را با حقوق صاحبان سهام جمع کرد و نتیجه آن را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنید.

  •  رویکرد نسبی:

در رویکرد نسبی ارزش واقعی شرکت را در مقایسه با شرکت‌های مشابه مشخص می‌کنیم زیرا تحلیلگران در این روش بر این باورند که دارایی‌های مشابه دارای ارزش‌های یکسانی هستند.

نسبت P/E از نسبت‌هایی متداولی است که برای مقایسه شرکت‌های مشابه استفاده می‌شود. برای مقایسه شرکت‌هایی که ریسک، نرخ رشد و... مشابهی دارند، سهمی که P/E کمتری دارد یعنی از ارزش واقعی خود کمتر معامله می‌شود و قیمت سهم از ارزش ذاتی‌اش کمتر است، بنابراین احتمال افزایش قیمت آن در آینده وجود دارد.

قابل‌ذکر است؛ گرچه استفاده از نسبت P/E برای مقایسه شرکت‌ها گزینه مناسبی است اما به‌تنهایی معیار کافی نمی‌باشد و برای محاسبه نتیجه دقیق‌تر باید از شاخص‌های مخصوص و ضریب‌ها استفاده کرد.

  • رویکرد تنزیلی:

مهم‌ترین و دقیق‌ترین روش ارزش‌گذاری سهام، استفاده از رویکرد تنزیلی می‌باشد. برای محاسبه ارزش فعلی سهام باید جریان نقدی آتی شرکت را با نرخ مشخصی تنزیل کرد و با توجه به جریان نقدی شرکت، ارزش دارایی با رویکرد تنزیلی محاسبه می‌شود.

  • جریان نقدی و ارزش ذاتی:

مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) یک روش ارزیابی متداول برای تعیین ارزش ذاتی شرکت است. مدل DCF از جریان نقدی شرکت و میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) استفاده می‌کند.

WACC ارزش زمانی پول را محاسبه می‌کند و سپس تمام جریان‌های نقدی آینده را به امروز تنزیل می‌دهد. مدل میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) ، نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران است که بیش از هزینه سرمایه شرکت است.

همچنین مدل DCF جریان‌های درآمدی آینده را که ممکن است از یک پروژه یا سرمایه گذاری در یک شرکت دریافت شود را برآورد می‌کند. در حالت ایده‌آل، نرخ بازده و ارزش ذاتی باید بالاتر از هزینه سرمایه شرکت باشد.

به عبارت دیگر، بازده سرمایه‌گذاری باید بیشتر از نرخ ریسک باشد. در غیر این صورت، پروژه ارزش پیگیری ندارد زیرا ممکن است با ریسک کاهش ارزش همراه باشد.

چرا ارزش ذاتی اهمیت دارد؟

در مدل‌های ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روش‌ها برای بررسی اینکه آیا ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا سهام بیشتر یا کم تر از قیمت فعلی بازار است یا نه، استفاده می‌کنند.

به طور معمول، هنگام محاسبه ارزش ذاتی سهام، در صورتی که قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی برآورد شده باشد. سرمایه‌گذاران می‌توانند حاشیه ایمنی مناسبی را برای خود تعیین کنند.

تفاوت بین قیمت و ارزش ذاتی سهم در چیست؟

اگرچه ارزش بازار، قیمت و ارزش‌های ذاتی راهی برای ارزیابی یک شرکت هستند، اما تفاوت معنی‌داری بین این دو وجود دارد و قیمت بازاری لزوماً همان ارزش ذاتی سهم نیست.

به اختلاف قیمت بین قیمت بازار و ارزش سهم، حباب قیمتی گفته می‌شود. زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، به ‌اصطلاح گفته می‌شود سهم دارای حباب مثبت است و بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، سهم دارای حباب منفی است.

به همین خاطر در بازار سرمایه ارزش ذاتی از فاکتورهای مهم برای تحلیلگران بنیادی است و آنها با مقایسه ارزش ذاتی با قیمت و ارزش بازاری سهم در خصوص خرید و فروش یا نگهداری سهام تصمیم می‌گیرند.

آیا سهام هر یک از شرکت‌ها ارزش ذاتی مشخصی دارند یا ارزش ذاتی وابسته به دید سرمایه‌گذار است؟

از نظر کارشناسان برای محاسبه ارزش ذاتی و جریان‌های نقدینگی مفروضات، روش‌ها و نرخ تنزیل‌های متفاوت لحاظ می‌شود، به همین خاطر ارزش ذاتی سهام از نظر کارشناسان متفاوت می‌باشد.

تأثیر زمان بر ارزش ذاتی

اگر قیمت سهم باارزش ذاتی آن فاصله داشته باشد، تحلیلگران بر این باورند که در صورت ثبات سایر شرایط در بلندمدت، قیمت سهم به سمت ارزش ذاتی خود میل خواهد کرد.

اگر قیمت سهمی از ارزش ذاتی آن کم تر باشد، یعنی سهم ارزان‌تر است و سرمایه‌گذارانی که به ارزش سهم پی نبرده بودند به‌محض تشخیص عوامل بنیادی، اقدام به خرید سهم می‌کنند و این امر به افزایش قیمت سهم منجر می‌شود.

بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، با گذشت زمان سرمایه‌گذاران متوجه گران بودن قیمت سهم می‌شوند و برای فروش آن اقدام می‌کنند. افزایش عرضه به کاهش قیمت سهم در بازار منجر خواهد شد.

زمان به سرمایه‌گذار کمک خواهد کرد تا به ارزش ذاتی سهم و ارزان یا گران بودن آن پی ببرد و تقاضای خود را بر اساس ارزش ذاتی سهم ایجاد کند.

جمع‌بندی

برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند بدون در نظر گرفتن شرایط مالی شرکت، بر اساس قیمت سهام اقدام به معامله کنند. در حالی که تحلیل‌گران حرفه‌ای بازار سرمایه با استفاده از روش‌های مختلف به ارزش ذاتی سهم پی می‌برند و براساس بنیاد و ارزش واقعی، اوراق شرکت را خریداری می‌کنند. در این شرایط ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می‌یابد.

عناوین مرتبط

ارزش ذاتی سهام چیست؟

ارزش ذاتی با قیمت یک سهم می‌تواند متفاوت باشد. تحلیل‌گران با استفاده از تجزیه‌ و تحلیل بنیادی یک سهم پی به ارزش ذاتی آن می‌برند. آنها با استفاده از روش‌هایی همچون روش گوردون، ارزش‌گذاری مبتنی بر دارایی‌ها، ارزش‌گذاری با استفاده از ضرایب (Multiple)، ارزش‌گذاری مبتنی بر تنزیل جریان‌‌های وجوه نقد، ارزش‌گذاری مقایسه‌ای و ... به بررسی ارزش ذاتی یک سهم می‌پردازند. 

بنردسته بندی:تحلیل بنیادی

نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

نظرات کاربران

نظر