اگر از علاقمندان به دنیای بورس باشید، احتمالا بارها نام تحلیل بنیادی به گوش شما خورده است. اما شاید بیشتر شما ندانید که این تحلیل به چه دردی میخورد. بسیاری از افراد ناآشنا به بورس، بارها تلاش کردهاند که این مفهوم را درک کنند، اما توضیحات منابع آن قدر پیچیده است که نتوانستهاند به خوبی با این مفهوم آشنا شوند. ما در این مطلب این نوع تحلیل را به زبان ساده برای شما بازگو میکنیم.
از آن جایی که سود در بازار بورس حول محور بالا و پایین آمدن قیمتها بدست می آید و افراد حاضر در بازار بورس با خرید و فروش سهام در بازههای افزایش و کاهش قیمت به سود میرسند، پیش بینی قیمت سهام در آینده و تحلیل وضعیت قیمت سهام امری بسیار حیاتی است. به طور کلی دو نوع تحلیل برای شناسایی قیمت سهام در بازار و سودآوری وجود دارد که به آنها تحلیل فاندامنتال (بنیادی) و تکنیکال(فنی) میگویند.
در تحلیل تکنیکال ارزش سهمها را در بازههای کوتاهمدت اندازه میگیرند تا سودآوری مشخص شود. اما تحلیل بنیادی طور دیگری عمل میکند. تحلیل بنیادی، یک روش است که به وسیله آن میتوان اوراق بهادار و سهام را به صورت کلی و جامع تر ارزیابی کرد. استفاده از این روش باعث میشود که اشخاص بتوانند هر عاملی که بر ارزش سهام و اوراق بهادار تاثیر میگذارد را شناسایی کنند.
یک سرمایهگذار میتواند با شناسایی عوامل اقتصادی مختلف مانند میزان نرخ بهره، وضعیت عرضه اوراق بهادار و سهام و تغییرات در قیمت و ارزش آنها، تحلیل بنیادی را انجام دهد. پس از انجام این نوع تحلیل، مشخص میشود که آیا ارزش سهام از قیمت آن بالاتر است یا نه. در واقع دو نوع قیمت در این نوع تحلیل بررسی میشود. اگر ارزش ذاتی و واقعی یک سهم از ارزش قیمت گذاری شده کمتر باشد، میتوان گفت که حباب منفی در بازار آن سهم وجود دارد. حالت برعکس این وضعیت نیز درست است.
روش شناسایی سهام بنیادی
همانطور که گفتیم، سهامی وجود دارند که پتانسیل بالایی برای سوددهی دارند. روشهای مختلفی وجود دارد که از طریق آنها میتوان به این مسئله پی برد. برخی از افراد برای این کار از ابزارهایی استفاده میکنند تا این ارزش را مشخص کند. گاهی اوقات، افراد از تحلیل بنیادی استفاده میکنند تا سهام بنیادی را تشخیص بدهند. افراد خبرهتر از سایتهای عرضه و اطلاع رسانی نیز میتوانند اطلاعاتی استخراج کند تا سهام بنیادی را شناسایی کنند. یکی از این سایتها سایت کدال است که اطلاعات عرضهها، گزارشات ماهانه، اطلاعات مربوط به نوسانات قیمت، صورت های مالی و غیره در آن به راحتی پیدا میشود.
با مطالعه دقیق اطلاعات سایتهایی مانند کدال، داشتن دانش مربوط به تحلیل بنیادی و استفاده از ابزارها میتوان حتی از داخل صنایع نامناسب نیز سهام سودده را برای سرمایه گذاری پیدا کرده و بازده مالی فراوانی را به دست آورد. همچنین با چاشنی تکنیکال به همراه تحلیل بنیادی، میتوانید نقاط مناسب ورود وخروج به سهام را برای معاملات سودآورتر به طور مناسبی تشخیص دهید.
تحلیلSWOT و ارتباط آن با تحلیل بنیادی
تحلیل SWOT یکی از تحلیلهایی است که به نقاط ضعف و قوت و شناسایی فرصتها و تهدیدهای پیشروی شرکتها میپردازد و این مسئله را به طور طبقه بندی شده به شما ارائه میدهد. از آنجایی که یکی از جنبههایی که در تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار میگیرد، نقاط ضعف و قوت شرکتها و عملکرد آنها است، تحلیل SWOT میتواند یک قدم بزرگ برای افرادی باشد که قصد دارند سهام یک شرکت را خریداری کنند یا آن را بفروشند.
شما میتوانید با تحلیل SWOT به راحتی درک کنید که یک شرکت در چه وضعیتی قرار دارد و عملکرد اخیر این شرکت چگونه بوده است. وقتی که این مسئله را دریافتید، با توجه به این مسئله و وضعیت آینده این شرکت، میتوانید به راحتی تعیین کنید که آیا سهام آنها در آینده رشد خواهد کرد یا قیمت بازار آنها کاهش خواهد یافت.
تحلیل بنیادی به چه سوالاتی پاسخ میدهد؟
از آن جایی که این تحلیل یکی از تحلیلهایی است که عملکرد کلی یک شرکت را در بازه زمانی بلندمدت مورد بررسی قرار میدهد، بزرگترین سوالی که به صورت کلی میتوان از طریق این تحلیل به پاسخ آن دست یافت این است که آیا سهام یک شرکت ارزش سرمایه گذاری بلندمدت دارد یا خیر.
این سوال کلی را میتوان به بخشهای کوچکتر نیز تجزیه کرد. به عنوان مثال از طریق این تحلیل میتوان فهمید که آیا قیمت یک سهم از یک شرکت در حال حاضر، پایینتر از قیمت واقعی آن است یا خیر. همچنین میتوان از طریق این نوع تحلیل به خوبی فهمید که آیا بازار، در وضعیت افت قیمت قرار دارد و بازار خرسی است و یا بازار دچار افزایش قیمت شده و بازار عملکردی گاوی دارد. البته همه اینها در مورد سهمهای خاص یا اوراق بهادار تعیین میشوند و طبیعتا بازارها با یکدیگر متفاوت هستند.
در تحلیل بنیادی از چه ابزارهایی استفاده میکنیم؟
ابزارهای این نوع تحلیل بسیار متنوع هستند. به عنوان مثال، اخبار، گزارشات، شایعات، اطلاعات منتشره در سایتهای رسمی سازمان بورس، اطلاعیهها و تصمیمات مجامع همگی به نوعی ابزارهایی برای این نوع تحلیل هستند. هر وبسایت یا مکانی که اطلاعات معتبر در این زمینه ارائه بدهد نیز میتواند مورد استفاده قرار بگیرد تا این تحلیل به خوبی انجام شود. به عنوان مثال همانطور که قبلا اشاره شد یکی از این وبسایتها، وبسایت کدال است.
از بررسی رفتار تولیدکننده و مصرف کننده تا بررسی عوامل کلان مالی که تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر سودآوری یک شرکت دارند، همگی میتوانند نوعی ابزار برای نتیجه گیری در مورد قیمت سهام و این نوع تحلیل باشند.
مراحل تحلیل بنیادی یک شرکت
به صورت کلی دو رویکرد در این نوع تحلیل وجود دارد. رویکرد اول از بالا به پایین و رویکرد دوم از پایین به بالا است. شما پس از انتخاب یکی از این دو رویکرد، باید در گام اول به بررسی وضعیت کلی اقتصاد کشور بپردازید و عوامل کلان را مورد بررسی قرار بدهید. سپس بازارهای مالی و وضعیت اقتصادی صنعت مورد نظر را مورد بررسی قرار دهید. بعد نگاه خود را محدودتر کنید و وضعیت اقتصادی یک شرکت را مورد بررسی قرار دهید و در مرحله آخر آیتمهای موثر بر سهام یک شرکت را مورد بررسی قرار بدهید. بدیهی است که در این روش نمیتوان دو شرکت که در دو صنعت مختلف یا دو کشور مختلف در حال فعالیت هستند را با هم مقایسه کنید!
در رویکرد پایین به بالا عکس این عمل انجام میشود و مسائلی مانند نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)، صورتها و نسبتهای مالی، گزارش حسابرسین، سود تقسیمی، رشد سود و رشد شرکت مورد بررسی قرار میگیرد. سپس دید کلیتر و گستردهتر میشود و آن شرکتی که شرایط مناسبتری برای سرمایه گذاری دارد انتخاب میشود و سرمایه گذاری روی آن انجام خواهد شد.
آیا یادگیری تحلیل بنیادی به تنهایی کافی است؟
پاسخ به این سوال به عوامل مختلفی بستگی دارد. به عنوان مثال اگر شما بخواهید به صورت بلندمدت یا کوتاه مدت روی یک سهم سرمایه گذاری کنید، این سوال، دو جواب مختلف خواهد داشت. بدیهی است که اگر قصد دارید به صورت کلی در همه حالات سودآوری داشته باشید تحلیل بنیادی به تنهایی کافی نیست و تحلیل تکنیکال را نیز باید یاد بگیرید و از آن استفاده کنید. با این حال اگر وضعیت کوتاه مدت بازار برای شما چندان مهم نیست و قصد سرمایه گذاری بلندمدت روی سهام را دارید، تحلیل بنیادی برای شما کافی است و برای پیش بینی نزدیک به واقعیت ارزش یک سهام یا دارایی میتوانید از همین تحلیل به تنهایی استفاده کنید.
مزایای تحلیل بنیادی
این تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال، به شما دید جامعتری میدهد و باعث خواهد شد که به صورت بلندمدت سرمایه گذاری سودمندتری داشته باشید. این تحلیل دید وسیعی در پیش روی شما قرار خواهد داد و اگر قصد دارید به صورت جدی وارد بورس شوید و به یک بازیگر مهم تبدیل شوید، این نوع تحلیل بسیار سودمند خواهد بود.
معایب تحلیل بنیادی
همین مزیت تحلیل بنیادی که به نگاه بلندمدت میپردازد، گاهی آن قدر بازهی بزرگی را شامل خواهد شد، که عملا نتایج آن قابل استفاده نیست. همچنین برخی از بازارها، آنقدر عملکرد پیچیدهای و بیثباتی در گذر زمان دارند که فقط تحلیل بنیادی را نمیتوان برای سوددهی در آنها انتخاب کرد و برای ورود به آنها بهتر است که از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. یکی دیگر از معایب این نوع تحلیل این است که برای سرمایه گذاری کوتاه مدت چندان مناسب نیست.
علاوه بر مسائل گفته شده، این نوع تحلیل یک عیب بزرگ دیگر نیز دارد و آن این است که این روش تحلیل نیاز به وقت و زمان فراوانی دارد. همین مسئله باعث میشود که بسیاری از افراد به علت نداشتن وقت کافی از انجام آن پرهیز کنند.
و اما سخن آخر درباره تحلیل بنیادی
ما در این مطلب نگاهی به تحلیل بنیادی انداختیم و دیدیم که این نوع تحلیل چقدر سودمند است. این تحلیل باعث میشود که بتوانید نسبت به بسیاری از افرادی که بدون دانش وارد بازار بورس میشوند، جلو بزنید و به راحتی سهامی را بخرید که برای شما سود آوری دارد و یا سهامی را بفروشید که در حال کاهش قیمت و ارزش هستند. تحلیل بنیادی در کنار تحلیل تکنیکال، دو نوع تحلیلی هستند که اگر بتوانید آنها را با هم ترکیب کنید و به خوبی نسبت به هر دوی آنها آگاهی داشته باشید، به سودهای بزرگی دست می یابید.